نام کتاب : رمى جمرات در گذشته و حال نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 1 صفحه : 27
(1)
گروه اول:
[ (قطعه زمين)]
كسانى كه از
جمره تعبير به «ارض» (زمين) و مانند آن كرده و گفتهاند، پرتاب سنگ بر آن قطعه
زمين كافى است بىآنكه كوچكترين سخنى از ستون به ميان آورند مانند:
(2)
1- مرحوم
ابو الصلاح حلبى در «الكافى»
مىفرمايد:
«فإن رمى حصاة فوقعت في محمل أو على ظهر (بعير)
[1] ثم سقطت على الأرض أجزأت و إلا فعليه أن يرمي عوضها عنها»
[2].
«هرگاه سنگريزهاى بيندازد و در محمل يا بر پشت
شتر بيفتد، سپس روى زمين قرار گيرد، كافى است و الّا بايد عوض آن را بيندازد».
(3)
2- مرحوم
سيد ابو المكارم ابن زهره در كتاب «غنية»
چنين
مىگويد:
«و إذا رمى حصاة فوقعت في محمل أو على ظهر بعير،
ثمّ سقطت على الأرض أجزأت ... كلّ ذلك بدليل الإجماع المشار اليه»
[3].
«هنگامى كه سنگى بيندازد و آن سنگ در محمل يا
روى پشت شتر بيفتد، سپس روى زمين (جمره) قرار گيرد، كافى است ... تمام اينها به دليل
اجماعى است كه قبلا اشاره كردهايم!».
همان گونه كه
ملاحظه مىكنيد، مرحوم ابن زهره ادعاى اجماع بر كفايت اين گونه رمى مىكند.
[1]. در حاشيه كتاب آمده است: لم اهتد الى صحيح
هذه الجملة او الكلمة و فى بعض النسخ: غطى ظهر- و به نظر مىرسد «على ظهر بعير»
صحيح باشد.