نام کتاب : دائرة المعارف فقه مقارن نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 1 صفحه : 544
ممكن نيست؛ در غير اين صورت سبب هرج و مرج جامعه خواهد شد.
5. بخش مهمّى از احكام فقهى را عبادات تشكيل مىدهد مانند نماز، روزه، حج و
... كه رابطه خلق با خالق است و به نظر مىرسد كه ارتباطى با حكومت ندارد ولى با
كمى دقت روشن مىشود كه اين بخش نيز براى اجراى صحيح نظارت يا حمايت حكومت را
مىطلبد. هميشه در تاريخ اسلام شخصى به نام امير الحاج از طرف حكومتهاى وقت تعيين مىشد كه بر امر
حج اين عبادت بزرگ و گسترده و دسته جمعى نظارت كنند و امامان جمعه نيز از سوى
حكومتها تعيين مىشدند. اين مطلب از عصر پيامبر شروع شد و حضرت افرادى را به
عنوان امير الحاج يا امام جمعه كه بسيارى از موارد اين كار بر عهده فرمانداران
گذارده مىشد، تعيين مىكرد.
قرآن مجيد نيز در يك تعبير لطيف به اين مسأله اشاره كرده مىفرمايد: « «الَّذِينَ إِنْ مَكَّنَّاهُمْ فِي الْأَرْضِ أَقامُوا
الصَّلاةَ وَ آتَوُا الزَّكاةَ وَ أَمَرُوا بِالْمَعْرُوفِ وَ نَهَوْا عَنِ
الْمُنْكَرِ وَ لِلَّهِ عاقِبَةُ الْأُمُورِ»؛ ياوران حق كسانى هستند كه هرگاه در زمين به آنها قدرت بخشيديم نماز را برپا
مىدارند و زكات مىدهند و امر به معروف مىكنند و پايان همه كارها از آن خداست». [1]
قرار گرفتن اقامه نماز در كنار زكات و امر به معروف و نهى از منكر نشان مىدهد
كه همه اين امور از توابع تمكّن در ارض و تشكيل حكومت است.
اعلام رؤيت هلال جهت هماهنگى بين مسلمين در برگزارى عيد فطر يا آغاز ماه مبارك
رمضان و براى انجام مناسك حج همواره بر عهده حكومتها بوده است.
شيخ طوسى در «تهذيب
الاحكام» مىگويد: «در سيره نبوى ثابت است كه رؤيت
هلال بر عهده رسول اللَّه بوده است». [2] البتّه در زمانهاى بعد نيز اين مسأله ادامه يافت و حاكمان
وقت رؤيت هلال را اعلام مىكردند.
در ارتباط با امام جمعه در روايات اهل بيت عليهم السلام آمده است كه زمامدار و
ولىّ امر مسلمين براى امامت اولويت دارد.
در روايتى از امام على بن موسى الرضا عليه السلام مىخوانيم: «در نماز جمعه
بدين سبب خطبه قرار داده شده كه يك اجتماع عمومى است و حاكم مسلمين بدين وسيله
مردم را موعظه مىكند، آنان را به اطاعت خداوند ترغيب و از معصيت برحذر مىدارد و
آنان را از مصالح دينى و دنيوى با خبر مىسازد و حوادث جهانى را به اطلاع آنها
مىرساند»؛
(لأنّ الجمعة مشهد عام فأراد أن يكون
للامير سبب إلى موعظتهم و ترغيبهم فى الطاعة و ترهيبهم من المعصية، و توقيفهم على
ما أراد من مصلحة دينهم و دنياهم و يخبرهم بما ورد عليهم من الآفاق). [3]
اصولًا در تعبيرات دينى از نماز جمعه و نماز عيد به عنوان مقام و منصب الهى
ياد شده، كه خداوند آن