نام کتاب : دائرة المعارف فقه مقارن نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر جلد : 1 صفحه : 42
اينكه لازمه
طاعت و انقياد، جزا و پاداش است. [1] به نظر
مىرسد كه در آياتى نظير «وَ أَخْلَصُوا دِينَهُمْ
لِلَّهِ»[2] و «مُخْلِصِينَ لَهُ الدِّينَ»*[3] و «حَتَّى لا تَكُونَ فِتْنَةٌ وَ يَكُونَ
الدِّينُ كُلُّهُ لِلَّهِ»[4] معناى اوّل
«دين» مراد است. چنانكه در مشتقاتى چون واژه «متديّن» نيز همين معنا اراده شده،
چرا كه به كسى گفته مىشود كه در مقابل فرامين الهى مطيع و منقاد بوده باشد. معناى
دوّم نيز در آياتى نظير «مالِكِ يَوْمِ الدِّينِ»[5] مقصود است.
در اصطلاح
قرآنى و در ميان متشرّعين و نيز عرف عقلا، مقصود از «دين» مجموع يك مكتب اعمّ از
عقايد و اخلاق و احكام است و از همين قبيل است آيه «هُوَ
الَّذِي أَرْسَلَ رَسُولَهُ بِالْهُدى وَ دِينِ الْحَقِّ»[6]* و آيه «لا يَدِينُونَ دِينَ
الْحَقِّ ...»[7] و نيز آيه «شَرَعَ
لَكُمْ مِنَ الدِّينِ ما وَصَّى بِهِ نُوحاً وَ الَّذِي أَوْحَيْنا إِلَيْكَ»[8] به قرينه ذيل آن «كَبُرَ عَلَى الْمُشْرِكِينَ ما
تَدْعُوهُمْ إِلَيْهِ» كه ناظر به مسأله توحيد است. گرچه به
پندار بعضى، مراد از آن در اين آيه و آيه دوم خصوص قوانين و مقرّرات است
[9]؛ ولى غالب مفسّران به عموميّت و شمول اين واژه در اين دو آيه تصريح
كردهاند. [10]
چنانكه از
همين قبيل است استعمالات و تعبيرات رايج در ميان متشرّعين و عرف و عقلا نظير «دين
اسلام» و يا «دين يهود» و «دين نصارا».
البتّه روشن
است كه اين معنا نيز بىارتباط با معناى لغوىِ (طاعت و خضوع) نيست چرا كه با پذيرش
مجموعه عقايد و اخلاق و احكام دينى است كه طاعت و انقياد در مقابل شارع مقدّس تحقق
مىيابد.
از آنچه گذشت
همخوانى و هماهنگى اين واژه با واژه «فقه» روشن مىشود زيرا همان گونه كه گفته شد
اين واژه چه در فرهنگ قرآنى و فرهنگ روايات و چه در عرف متشرعين صدر اوّل، به
معناى بصيرت در مجموعه دين اعم از عقايد و اخلاق و احكام است و فقيه قرآنى و فقيه
اهل بيت معادل «دينشناس» و «عارف به مجموعه دين» است.
ب) «شَرْع»،
«شِرْعة» و «شريعة»
«شَرْع»
هرگاه به معناى متعدّى استعمال شود، به معناى وضع كردن و قرار دادن و مقرّر كردن
است، نظير «أَمْ لَهُمْ شُرَكاءُ شَرَعُوا لَهُمْ مِنَ الدِّينِ ما لَمْ
يَأْذَنْ بِهِ»[11] و «شَرَعَ لَكُمْ مِنَ الدِّينِ ما
وَصَّى ...».[12]
گاهى از
معناى مصدرى بيرون آمده، به معناى «راه آشكار» (الطريق النَّهْج)
[13] مىآيد و شارع به