responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : تقيه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر    جلد : 1  صفحه : 32

اما راه دوّم:

اشخاص و موقعيت‌ها و محيطها با هم متفاوتند. در محيط پر خفقانى همچون محيط حكومت معاويه كه تبليغات دروغين دستگاهش كه به وسيله جيره خواران و مزدوران و پاره‌اى از دانشمندان دين فروش كه زمانى هم در صف صحابه پيامبر صلى الله عليه و آله قرار داشته‌اند چنان اوج گرفته كه مردم به كلى از حقايق اسلام و آنچه حكومت جبار با آنها مى‌كند بى خبر مانده‌اند. و مكتب انسان‌ساز على عليه السلام با تمام نقاط درخشانش چنان سانسور شده و زير پرده‌هاى سكوت و خفقان قرار گرفته كه براى عقب راندن اين ابرهاى ضخيم و تيره و تار قربانيانى لازم است كه مرگشان طوفان‌هاى عظيمى به پا كند، در اين‌گونه موارد- و لو به عنوان واجب كفايى- افشاگرانى لازمند كه تا سر حد مرگ و قربانى شدن اين راه پيش بروند.

ولى آيا «شهادت» همه كس طوفان زا و موج افكن است، آيا از دست رفتن كسى مى‌تواند لرزه بر افكار خفته بيفكند؟ ... مسلماً نه.

حجر بن عدى‌ها؛ ميثم تمارها؛ و در موارد مشابه ابوذرها و عمارياسرها مى‌بايست در اين ميدان‌ها گام بگذارند و دست به افشاگرى زنند، و ديديم كه تنها مرگشان چه طوفان‌هايى بپا كرد.

درباره «حجر بن عدى» و ده نفر (يا شش نفر) از يارانش مى‌خوانيم بعد از آن كه مهر سكوت را در عصر معاويه شكستند و همه جا را با طنين رعدآساى گفتار خود پر كردند و به روشنگرى پرداختند، و به وسيله دژخيمان اموى گرفتار و در سرزمين نزديك شام به نام «عذرا» (يا مرج عذرا) شربت شهادت نوشيدند، بى‌آن‌كه حاضر شوند جان خود را با گفتن يك جمله در مورد جدايى از مكتب على عليه السلام نگهدارند، مرگشان طوفانى از خشم و اعتراض در سراسر حجاز و عراق برانگيخت طوفانى كه معاويه هرگز انتظارش را نداشت.

امام حسين عليه السلام در نامه‌اى كه در آن اعمال زشت معاويه را مى‌شمرد به او نوشت:

«الَسْتَ قاتَلَ حُجْرِ بْنَ عَدِّى اخَا كِنْدَةَ؛ وَ الْمُصَلِّينَ الْعَابِدِينَ الَّذِينَ كَانُوا يُنْكِرُونَ الظُّلْمَ، وَ يَسْتَعْظِمُونَ الْبَدْعَ؛ وَ لَايَخافُونَ؛ فِى اللَّهِ لَوْمَةَ لَائِم‌

؛ آيا تو آن كسى نيستى كه حجر بن عدى بزرگ قبيله كنده را با گروهى از نمازگزاران و عبادت‌كنندگانى كه با ظلم و ستمگرى مبارزه مى‌كردند و از بدعت‌ها و تخلف از فرمان‌هاى الهى بيزار بودند؛ و در اين راه از ملامت كنندگان (محافظه كار و ترسو) بيم نداشتند، به قتل رساندى»؟! [1]

حتى در كتاب «اعلام الورى‌» مى‌خوانيم:

كه «عايشه» نيز در اين مورد بانگ اعتراض برداشت و به هنگامى كه معاويه به مدينه سفر كرد و براى ديدارش به منزل او آمد شديداً از او انتقاد كرد و او را به خاطر كشتن «حجر» و يارانش مورد ملامت قرار داد و گفت:

از پيامبر صلى الله عليه و آله شنيدم كه مى‌فرمود:

«سَيُقْتَلُ بِعَذْرَاءُ انَاسٌ يَغْضِبُ اللَّهُ لَهُمْ وَ اهْلُ السَّماء!

؛ در سرزمين عذرا گروهى به قتل مى‌رسند كه قتل آنها


[1]. كتاب رجال ممقانى ترجمه حجر بن عدى.

نام کتاب : تقيه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر    جلد : 1  صفحه : 32
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست