responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : تفسير نمونه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر    جلد : 9  صفحه : 508
او مى‌خواست، نخست درباره علت زندانى شدنش تحقيق شود، بى‌گناهى و پاكدامنى‌اش كاملًا به ثبوت برسد، و پس از تبرئه، سربلند آزاد گردد.
و در ضمن آلودگى سازمان حكومت مصر را نيز ثابت كند، كه در دربار وزيرش چه مى‌گذرد؟!
آرى او به شرف و حيثيت خود بيش از آزادى اهميت مى‌داد، و اين است راه آزادگان!
جالب اين كه: يوسف در اين جمله از كلام خود آن قدر بزرگوارى نشان داد كه حتى حاضر نشد نامى از همسر عزيز مصر ببرد، كه عامل اصلى اتهام و زندان او بود.
تنها به صورت كلى به گروهى از زنان مصر كه در اين ماجرا دخالت داشتند اشاره كرد.
سپس اضافه نمود: اگر توده مردم مصر و حتى دستگاه سلطنت ندانند نقشه زندانى شدن من چگونه و به وسيله چه كسانى طرح شد، اما «پروردگار من از نيرنگ و نقشه آنها آگاه است» «إِنَّ رَبِّي بِكَيْدِهِنَّ عَليمٌ».
***
فرستاده مخصوص به نزد شاه بازگشت و پيشنهاد يوسف عليه السلام را بيان داشت، اين پيشنهاد كه با مناعت طبع و علوّ همت همراه بود، ملك را بيشتر تحت تأثير عظمت و بزرگى يوسف عليه السلام قرار داد.
لذا فوراً به سراغ زنانى كه در اين ماجرا شركت داشتند فرستاده آنها را احضار كرد، رو به سوى آنها كرده، «گفت: بگوئيد ببينم در آن هنگام كه شما تقاضاى كامجوئى از يوسف كرديد جريان كار شما از چه قرار بود»؟! «قالَ ما خَطْبُكُنَّ إِذْ راوَدْتُنَّ يُوسُفَ عَنْ نَفْسِهِ».


نام کتاب : تفسير نمونه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر    جلد : 9  صفحه : 508
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست