«بدانيد حكومت جز براى خدا نيست» و به همين دليل، شما نبايد در برابر اين بتها و طاغوتها و فراعنه سر تعظيم فرود آوريد «إِنِ الْحُكْمُ إِلَّا لِلَّهِ».
و باز براى تأكيد بيشتر اضافه كرد: «خداوند فرمان داده جز او را نپرستيد» «أَمَرَ أَلَّا تَعْبُدُوا إِلَّا إِيَّاهُ».
«اين است آئين و دين پا بر جا و مستقيم، كه هيچ گونه انحرافى در آن راه ندارد» «ذلِك الدِّينُ الْقَيِّمُ».
يعنى توحيد در تمام ابعادش: در عبادت، در حكومت در جامعه، در فرهنگ و در همه چيز، آئين مستقيم و پا بر جاى الهى است.
«ولى چه مىتوان كرد بيشتر مردم آگاهى ندارند» «وَ لكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لايَعْلَمُونَ» و به خاطر اين عدم آگاهى در بيراهههاى شرك سر گردان مىشوند، و به حكومت غير «اللّه» تن در مىدهند و چه زجرها، زندانها و بدبختىها كه از اين رهگذر دامنشان را نمىگيرد!!
***
يوسف عليه السلام پس از دلالت و ارشاد دو رفيق زندانى خود، و دعوت آنها به حقيقت توحيد در ابعاد مختلفش، به تعبير خواب آنها پرداخت؛ چرا كه از آغاز به همين منظور نزد او آمده بودند، و او هم قول داده بود اين خوابها را تعبير كند، ولى فرصت را غنيمت شمرد و فصل گويا و زندهاى از توحيد و مبارزه با شرك براى آنها بازگو كرد.
آنگاه رو به سوى دو رفيق زندانى كرد و چنين گفت: «دوستان زندانى من! اما يكى از شما آزاد مىشود، و ساقى شراب براى ارباب خود خواهد شد» «يا صاحِبَيِ السِّجْنِ أَمَّا أَحَدُكُما فَيَسْقي رَبَّهُ خَمْراً».
«اما نفر ديگر به دار آويخته مىشود، و آن قدر مىماند كه پرندگان آسمان از