إِنَّ أَحْسَنَ الْقَصَصِ وَ أَبْلَغَ الْمَوْعِظَةِ وَ أَنْفَعَ التَّذَكُّرِ كِتابُ اللَّهِ عَزَّ ذِكْرُهُ: «بهترين داستانها، رساترين موعظهها و سودمندترين تذكرها، كتاب خداوند متعال است». «1»
ولى، پيوند آيات آينده كه سرگذشت «يوسف» عليه السلام را بيان مىكند، با آيه مورد بحث، آن چنان است كه ذهن انسان بيشتر متوجه اين معنى مىشود كه خداوند داستان «يوسف» عليه السلام را «احسن القصص» ناميده است، و حتى شايد براى بسيارى به هنگام مطالعه آيات آغاز اين سوره، غير از اين معنى به ذهن نيايد.
اما بارها گفتهايم مانعى ندارد اين گونه آيات براى بيان هر دو معنى باشد، هم قرآن به طور عموم احسن القصص است، و هم داستان «يوسف» عليه السلام به طور خصوص.
چرا اين داستان بهترين داستان نباشد؟ با اين كه در فرازهاى هيجانانگيزش ترسيمى از عالىترين درسهاى زندگى است.
حاكميت اراده خدا را بر همه چيز در اين داستان به خوبى مشاهده مىكنيم.
سرنوشت شوم حسودان را با چشم خود مىبينيم، و نقشههاى نقش بر آب شده آنها را مشاهده مىكنيم.
ننگ بىعفتى، عظمت و شكوه پارسائى و تقوا را در لابلاى سطورش مجسم مىبينيم.
منظره تنهائى يك كودك كم سن و سال را در قعر چاه.
شبها و روزهاى يك زندانى بىگناه را در سياه چال زندان.
تجلّى نور اميد از پس پردههاى تاريك يأس و نوميدى.