مطالعه در زبانهاى مختلف جهانند- آن چنان زبان وسيعى است كه مىتواند ترجمان لسان وحى باشد و مفاهيم و ريزهكارىهاى سخنان خدا را باز گو كند، مسلّم است كه اسلام از جزيره «عربستان»، از يك كانون تاريكى، ظلمت، توحش و بربريت طلوع كرد، و در درجه اول، مىبايست مردم آن سامان را گرد خود جمع كند، آن چنان گويا و روشن باشد كه آن افراد بىسواد، دور از علم و دانش را تعليم دهد، و در پرتو تعليمش آنان را دگرگون سازد و يك هسته اصلى براى نفوذ اين آئين در ساير مناطق جهان به وجود آورد.
البته، قرآن با اين زبان، براى همه مردم جهان قابل فهم نيست (و به هر زبان ديگرى بود نيز همين گونه بود)؛ زيرا ما يك زبان جهانى كه همه مردم دنيا آن را بفهمند نداريم، ولى اين مانع از آن نخواهد بود كه ساير مردم جهان موظف باشند حداقل از ترجمههاى آن بهره گيرند، و يا از آن بالاتر با آشنائى تدريجى به اين زبان، خود آيات را لمس كنند و مفاهيم وحى را از درون همين الفاظ درك نمايند.
به هر حال، تعبير به «عربى بودن» كه در ده مورد از قرآن تكرار شده، پاسخى است به آنها كه پيامبر صلى الله عليه و آله را متهم مىكردند كه، او اين آيات را از يك فرد عجمى ياد گرفته، و محتواى قرآن يك فكر وارداتى است و از نهاد وحى نجوشيده است.
ضمناً، اين تعبيرات پى در پى، اين وظيفه را براى همه مسلمانان به وجود مىآورد كه، همگى بايد بكوشند و زبان عربى را به عنوان زبان دوم خود به صورت همگانى بياموزند، از اين نظر كه زبان وحى و كليد فهم حقايق اسلام است.
***