خود در زمينه جبر قرار دادهاند، در حالى كه آيه كمترين دلالتى بر اين معنا ندارد، بلكه، از سعادتمندان و شقاوتمندان رستاخيز سخن مىگويد، كه همگى به خاطر اعمال خود به اين مرحله رسيدهاند.
شايد آنها مفهوم اين آيه را با پارهاى از احاديث اشتباه كردهاند، كه درباره سعادت و شقاوت قبل از تولد، سخن مىگويد، كه آن داستان جداگانهاى دارد.
***
پس از آن، حالات شقاوتمندان و سعادتمندان را در عبارات فشرده و گويائى چنين شرح مىدهد:
«اما آنها كه شقاوتمند شدند، در آتش دوزخ زفير و شهيق دارند، و ناله و نعره و فرياد سر مىدهند» «فَأَمَّا الَّذينَ شَقُوا فَفِي النَّارِ لَهُمْ فيها زَفيرٌ وَ شَهيقٌ».
***
و اضافه مىكند: «آنها جاودانه تا زمانى كه آسمانها و زمين بر پاست در آتش خواهند ماند» «خالِدينَ فيها ما دامَتِ السَّماواتُ وَ الأَرْضُ».
«مگر آنچه پروردگارت اراده كند» «إِلَّا ما شاءَ رَبُّكَ».
«چرا كه خداوند هر كارى را اراده كند انجام مىدهد» «إِنَّ رَبَّكَ فَعَّالٌ لِما يُريدُ».
***
«و اما آنها كه سعادتمند شدند در بهشت جاودانه خواهند ماند، تا آسمانها و زمين برپاست» «وَ أَمَّا الَّذينَ سُعِدُوا فَفِي الْجَنَّةِ خالِدينَ فيها ما دامَتِ السَّماواتُ وَ الأَرْضُ».
«مگر آنچه پروردگار تو اراده كند» «إِلَّا ما شاءَ رَبُّكَ».
«اين بخشش و عطيهاى است كه هرگز از آنان قطع نمىشود» «عَطاءً غَيْرَ