نشو و نماى جرثومههاى فساد و مذاهب ساختگى و استعمارى، و معلوم نيست مسلمانان امروز كه وارث مهاجران اولين هستند، چه پاسخى در برابر خدا براى اين وضع فراهم ساختهاند؟!
گر چه اخيراً حركتى در اين زمينه ديده مىشود. ولى هرگز كافى نيست.
به هر حال، موضوع هجرت و نقش آن در تاريخ و سرنوشت مسلمانان مهمتر از آن است كه با اين مختصر بتوان تمام جوانب آن را بررسى كرد. «1»
***
2- مبالغه و اغراق در تنزيه صحابه
جمعى از برادران اهل سنت از احترام و اهميتى كه قرآن براى مهاجران اولين قائل شده خواستهاند، چنين استفاده كنند كه: آنها تا پايان عمر مرتكب هيچ گونه خلافى نشدند، و بايد بدون چون و چرا، همه را بدون استثناء محترم بشماريم، سپس اين موضوع را به همه «صحابه»، به خاطر تمجيدى كه قرآن از آنها در جريان «بيعت رضوان» و غير آن كرده، تعميم دادهاند، و عملًا صحابه را بدون در نظر گرفتن اعمالشان، انسانهاى استثنائى شمرده و اجازه هر گونه نقد و و بررسى در كارهايشان را از خود سلب كردهاند.
از جمله مفسر معروف، نويسنده «المنار» ذيل آيات مورد بحث، حمله شديدى به شيعه كرده كه: چرا آنها روى بعضى از مهاجران اولين انگشت مىگذارند و انتقاد مىكنند؟
در حالى كه توجه ندارند اين گونه اعتقاد درباره صحابه، چه تضادى با روح اسلام و تاريخ آن دارد!