مغزها و دست و پا ايجاد رعب و وحشت در آنها باشد آن چنان كه دست و پايشان در كار بلغزد، و سرها به زير آيد. (البته اين تفسير بر خلاف ظاهر عبارت است و بايد به كمك قرائنى كه سابقاً درباره جنگ نكردن ملائكه گفتيم اثبات شود).
***
بعد از همه گفتگوها براى اين كه كسى اين فرمانهاى شديد و دستورات قاطع و كوبنده را بر خلاف آئين جوانمردى و رحم و انصاف تصور نكند، مىفرمايد: «اينها استحقاق چنين چيزى را دارند؛ زيرا آنان از در عداوت، دشمنى، عصيان و گردنكشى در برابر خدا و پيامبرش در آمدند» «ذلِكَ بِأَنَّهُمْ شَاقُّوا اللَّهَ وَ رَسُولَهُ».
«شاقّوا» از ماده «شِقاق» در اصل به معنى شكاف و جدائى است و از آنجا كه شخص مخالف، دشمن و عصيانگر، صف خود را جدا مىكند به عمل او شقاق گفته مىشود.
لذا مىافزايد: «هر كس از در مخالفت و دشمنى با خدا و پيامبرش در آيد، گرفتار مجازات دردناك در دنيا و آخرت خواهد شد؛ زيرا خداوند (همان گونه كه رحمتش وسيع و بىانتها است) مجازاتش شديد و دردناك است» «وَ مَنْ يُشاقِقِ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ فَإِنَّ اللَّهَ شَديدُ الْعِقابِ».
***
در آخرين آيه مورد بحث، براى تأكيد اين موضوع مىفرمايد: «اين مجازات دنيا را بچشيد- مجازات ضربههاى سخت در ميدان جنگ، كشته شدن، اسارت و شكست و ناكامى- و در انتظار مجازات سراى ديگر باشيد؛ زيرا عذاب آتش در انتظار كافران است» «ذلِكُمْ فَذُوقُوهُ وَ أَنَّ لِلْكافِرينَ عَذابَ النَّارِ».
***