و ويران مىسازد، و ضايعات غير قابل جبرانى براى جامعه به بار مىآورد.
به همين دليل، يكى از موضوعات مهمى كه شعيب عليه السلام روى آن انگشت گذاشت، همين موضوع بود.
سپس به يكى ديگر از كارهاى خلاف آنها اشاره كرده مىفرمايد: «در روى زمين بعد از آن كه در پرتو ايمان و كوششهاى انبياء اصلاح شده است، فساد نكنيد» «وَ لاتُفْسِدُوا فِي الأَرْضِ بَعْدَ إِصْلاحِها».
مسلّم است كه از توليد فساد، اعم از فساد اخلاقى يا بىايمانى يا ناامنى، هيچ كس بهرهاى نمىگيرد، لذا در آخر آيه اضافه مىكند: «اين به سود شما است اگر ايمان داشته باشيد» «ذلِكُمْ خَيْرٌ لَكُمْ إِنْ كُنْتُمْ مُؤْمِنينَ».
گويا اضافه كردن جمله «إِنْ كُنْتُمْ مُؤْمِنينَ» اشاره به اين است كه: اين دستورات اجتماعى و اخلاقى، هنگامى ريشهدار و ثمربخش خواهد بود كه از نور ايمان روشن گردد، اما اگر بدون پشتوانه ايمان باشد و تنها روى يك سلسله مصالح مادى تكيه كند، دوام و بقائى نخواهد داشت.
***
در آيه بعد به چهارمين نصيحت شعيب عليه السلام اشاره شده، آنجا كه مىفرمايد:
«شما بر سر راه مردم ننشينيد و آنها را تهديد نكنيد و سدّ راه خدا نشويد و با القاى شبهات راه مستقيم حق را در نظر آنها كج و معوج نشان ندهيد» «وَ لاتَقْعُدُوا بِكُلِّ صِراطٍ تُوعِدُونَ وَ تَصُدُّونَ عَنْ سَبيلِ اللَّهِ مَنْ آمَنَ بِهِ وَ تَبْغُونَها عِوَجاً».
در اين كه آنها چگونه افراد متمايل به ايمان را تهديد مىكردند، مفسران احتمالات متعددى دادهاند:
بعضى احتمال دادهاند: از طريق تهديد به قتل.