شگفتانگيز اين گونه درختان است، يك نگاه كوتاه به درخت انگور، ساقه و شاخه پر پيچ و خم آن، كه به قلابهاى مخصوصى مجهز است، و خود را به اشياء اطراف مىچسباند تا كمر راست كند، شاهد اين مدعا است.
پس از آن، به دو قسمت از باغها و جنات اشاره كرده، مىفرمايد: «و همچنين درختان نخل و زراعت را آفريد» «وَ النَّخْلَ وَ الزَّرْعَ».
ذكر اين دو بالخصوص به خاطر آن است كه از اهميت ويژهاى در زندگانى بشر و تغذيه او برخوردارند (توجه داشته باشيد: «جنّت» هم به باغ و هم به زمينهاى پوشيده از زراعت گفته مىشود).
آنگاه اضافه مىكند: «اين درختان از نظر ميوه و طعم با هم متفاوتند» «مُخْتَلِفاً أُكُلُهُ». «1»
يعنى با اين كه از زمين واحدى مىرويند هر كدام طعم و عطر و خاصيتى مخصوص به خود دارند، كه در ديگرى ديده نمىشود.
سپس به دو قسمت ديگر از ميوههائى اشاره مىكند كه فوقالعاده مفيد و داراى ارزش حياتى هستند، مىفرمايد: «همچنين زيتون و انار» «وَ الزَّيْتُونَ وَ الرُّمَّانَ».
انتخاب اين دو، ظاهراً به خاطر آن است كه اين دو درخت در عين اين كه از نظر ظاهر با هم شباهت دارند، از نظر ميوه و خاصيت غذائى بسيار با هم متفاوتند لذا بلافاصله مىفرمايد: «هم با يكديگر شبيهند و هم غير شبيه» «مُتَشابِهاً وَ غَيْرَ مُتَشابِهٍ». «2»
پس از ذكر اين همه نعمتهاى گوناگونِ پروردگار مىفرمايد: «از ميوه آنها