«ما به وسيله آن، ساقههاى سبز گياهان و نباتات را از زمين خارج ساختيم، و از دانه كوچك و خشك، ساقهاى با طراوت و سرسبز كه لطافت و زيبائى آن چشم را خيره مىكند آفريديم» «فَأَخْرَجْنا مِنْهُ خَضِراً». «1»
«و از آن ساقه سبز، دانههاى روى هم چيده شده، (همانند خوشه گندم و ذرت) بيرون مىآوريم» «نُخْرِجُ مِنْهُ حَبّاً مُتَراكِباً». «2»
همچنين «به وسيله آن از درختان نخل خوشه سربستهاى بيرون فرستاديم كه پس از شكافته شدن رشتههاى باريك و زيبائى كه دانههاى خرما را بر دوش خود حمل مىكنند و از سنگينى به طرف پائين متمايل مىشوند خارج مىگردد» «وَ مِنَ النَّخْلِ مِنْ طَلْعِها قِنْوانٌ دانِيَةٌ».
«طَلْع» به معنى خوشه سربسته خرما است كه در غلاف سبز رنگ زيبائى پيچيده شده و پس از شكافته شدن از وسط آن رشتههاى باريكى بيرون مىآيد و و همانها بعداً خوشههاى خرما را تشكيل مىدهند.
«قِنْوان» جمع «قِنْو» (بر وزن صنف) اشاره به همين رشتههاى باريك و لطيف است.
«دانِيَة» به معنى نزديك است، و ممكن است اشاره به نزديكى اين رشتهها به يكديگر بوده باشد، يا به متمايل شدن آنها به طرف پائين به خاطر سنگينبار شدن.
و نيز «باغهائى از انگور و زيتون و انار پرورش داديم» «وَ جَنَّاتٍ مِنْ أَعْنابٍ