82- (آرى،) آنها كه ايمان آوردند، و ايمان خود را با شرك و ستم نيالودند، ايمنى تنها از آن آنهاست؛ و آنها هدايت يافتگانند»! 83- اينها دلايل ما بود كه به ابراهيم در برابر قومش داديم، درجات هر كس را بخواهيم (و شايسته بدانيم،) بالا مىبريم؛ پروردگار تو، حكيم و داناست.
تفسير:
بحث و گفتگوى ابراهيم عليه السلام با قوم خود
به دنبال بحثى كه در آيات گذشته در زمينه استدلالهاى توحيدى ابراهيم عليه السلام گذشت در اين آيات، اشاره به بحث و گفتگوى ابراهيم با قوم و جمعيت بتپرست شده است.
نخست مىفرمايد: «قوم ابراهيم با او به گفتگو و محاجّه پرداختند» «وَ حاجَّهُ قَوْمُهُ».
ابراهيم عليه السلام در پاسخ آنها گفت: «چرا درباره خداوند يگانه با من گفتگو و مخالفت مىكنيد، در حالى كه خداوند مرا در پرتو دلائل منطقى و روشن به راه توحيد هدايت كرده است»؟ «قالَ أَ تُحاجُّونِّي فِي اللَّهِ وَ قَدْ هَدانِ».
از اين آيه، به خوبى استفاده مىشود كه: بتپرستان قوم ابراهيم عليه السلام تلاش و كوشش داشتند به هر قيمتى كه ممكن است او را از عقيده خود باز دارند، و به آئين بتپرستى بكشانند، ولى او با نهايت شهامت مقاومت كرد و با دلائل منطقى سخنان همه را پاسخ گفت.
در اين كه: آنها به چه منطقى در برابر ابراهيم عليه السلام متوسل شدند، در اين آيات صريحاً چيزى نيامده است.
ولى از پاسخ ابراهيم عليه السلام اجمالًا روشن مىشود كه آنها او را تهديد به كيفر و