مىگويد: «شما در اطاعت اوامر الهى مرا شريك او ساختيد و من امروز نسبت به اين كار شما كفر مىورزم» (إِنِّي كَفَرْتُ بِما أَشْرَكْتُمُونِ مِنْ قَبْل).
بنابراين اطلاق «كفر» بر مخالفان مسأله ولايت و رهبرى جاى تعجب نيست.
و- آيا دو ولىّ در يك زمان ممكن است؟
بهانه ديگرى كه براى سر باز زدن از اين حديث متواتر، و همچنين آيه مورد بحث ذكر كردهاند اين است كه: اگر پيامبر صلى الله عليه و آله على عليه السلام را در «غدير خم» به ولايت و رهبرى و خلافت نصب كرده باشد، لازمهاش وجود دو رهبر و دو پيشوا در زمان واحد خواهد بود!
ولى توجه به شرائط و اوضاع خاص زمان نزول آيه، و ورود حديث و همچنين قرائنى كه در گفتار پيامبر صلى الله عليه و آله وجود دارد، اين بهانه را به كلى برطرف مىكند؛ زيرا مىدانيم: اين جريان در ماههاى آخر عمر پيامبر صلى الله عليه و آله واقع شد، در حالى كه او آخرين دستورات را به مردم ابلاغ مىكرد، به خصوص اين كه صريحاً فرمود: «من به زودى از ميان شما مىروم و دو چيز گرانمايه را در ميان شما مىگذارم».
كسى كه اين سخن را مىگويد پيدا است در صدد تعيين جانشين خويش است و براى آينده برنامهريزى مىكند، نه براى زمان حاضر، بنابراين روشن است: منظورش وجود دو رهبر و دو پيشوا در زمان واحد نيست.
موضوع جالب توجه اين كه در حالى كه بعضى از دانشمندان اهل تسنن اين ايراد را مطرح مىكنند، بعضى ديگر ايرادى درست در نقطه مقابل آن مطرح كردهاند و آن اين كه: پيامبر صلى الله عليه و آله ولايت و خلافت على عليه السلام را تعيين كرد ولى تاريخ آن را روشن نساخت چه مانعى دارد كه اين ولايت و خلافت بعد از سه خليفه