وسيع است و همه را شامل مىشود؛ زيرا نخست به صورت يك قانون كلّى به پيامبر صلى الله عليه و آله دستور مىدهد كه تمام افراد با ايمان را هر چند گناهكار باشند، نه تنها طرد نكند، بلكه بپذيرد، چنين مىفرمايد:
«هر گاه كسانى كه به آيات ما ايمان آوردهاند به سراغ تو بيايند، به آنها بگو:
سلام بر شما»! «وَ إِذا جاءَكَ الَّذينَ يُؤْمِنُونَ بِآياتِنا فَقُلْ سَلامٌ عَلَيْكُمْ».
اين سلام ممكن است از ناحيه خدا و به وسيله پيامبر صلى الله عليه و آله بوده باشد، و يا مستقيماً از ناحيه خود پيامبر صلى الله عليه و آله و در هر حال دليل بر پذيرا شدن، استقبال كردن و تفاهم و دوستى با آنها است.
در جمله دوم اضافه مىكند: به آنها بگويد: «پروردگار شما رحمت را بر خود فرض كرده است» «كَتَبَ رَبُّكُمْ عَلى نَفْسِهِ الرَّحْمَةَ».
«كَتَبَ» كه از ماده «كتابت» به معنى نوشتن است، در بسيارى از موارد كنايه از الزام، ايجاب و تعهّد مىباشد؛ زيرا يكى از آثار نوشتن، مسلّم شدن و ثابت ماندن چيزى است.
و در جمله سوم كه در حقيقت توضيح و تفسير رحمت الهى است، با تعبيرى محبتآميز چنين مىفرمايد: «هر كس از شما كارى از روى جهالت انجام دهد، سپس توبه كند و اصلاح و جبران نمايد، خداوند آمرزنده و مهربان است» «أَنَّهُ مَنْ عَمِلَ مِنْكُمْ سُوءاً بِجَهالَةٍ ثُمَّ تابَ مِنْ بَعْدِهِ وَ أَصْلَحَ فَأَنَّهُ غَفُورٌ رَحيمٌ».
همان طور كه سابقاً گفتهايم:»
منظور از «جهالت» در اين گونه موارد، همان غلبه و طغيان شهوت است كه انسان نه از روى دشمنى و عداوت با حق، بلكه به خاطر غلبه هوا و هوس آن چنان مىشود كه فروغ عقل و كنترل شهوت را از دست مىدهد، چنين كسى با اين كه: عالم به گناه و حرام است اما چون علمش تحتالشعاع هوا و هوس واقع شده، به آن «جهل» اطلاق گرديده، مسلّماً چنين