كرد كه به صورتى زيبا و صداى خوب ادا شود، نه اين كه حسن باطن به خاطر نامطلوبى ظاهر آن پايمال گردد.
***
2- اذان از طريق وحى به پيغمبر صلى الله عليه و آله رسيد
در پارهاى از روايات كه از طرق اهل تسنن نقل شده، مطالب شگفتانگيزى در مورد تشريع اذان ديده مىشود كه با منطق اسلامى سازگار نيست از جمله اين كه: نقل كردهاند: پيامبر صلى الله عليه و آله به دنبال درخواست اصحاب كه نشانهاى براى اعلام وقت نماز قرار داده شود، با دوستان خود مشورت كرد، هر كدام پيشنهادى از قبيل، برافراشتن يك پرچم مخصوص، يا روشن كردن آتش، يا زدن ناقوس مطرح كردند.
ولى پيامبر صلى الله عليه و آله هيچ كدام را نپذيرفت، تا اين كه «عبداللَّه بن زيد» و «عمر بن خطاب» در خواب ديدند شخصى به آنها دستور مىدهد براى اعلام وقت نماز اذان بگويند و اذان را به آنها ياد داد، و پيامبر صلى الله عليه و آله آن را پذيرفت. «1»
روشن است اين روايت، ساختگى، و توهينى به مقام شامخ پيغمبر صلى الله عليه و آله محسوب مىشود، كه به جاى تكيه بر وحى، روى خوابهاى افراد تكيه كند و مبانى دستورات دين خود را بر خواب افراد قرار دهد.
بلكه همان طور كه در روايات اهل بيت عليهم السلام وارد شده است، اذان از طريق وحى به پيامبر صلى الله عليه و آله تعليم داده شد.
امام صادق عليه السلام مىفرمايد: هنگامى كه جبرئيل اذان را آورد، سر پيامبر صلى الله عليه و آله بر دامان على عليه السلام بود، جبرئيل اذان و اقامه را به پيامبر صلى الله عليه و آله تعليم داد، هنگامى كه پيامبر صلى الله عليه و آله سر خود را برداشت، از على عليه السلام سؤال كرد: آيا صداى اذان جبرئيل را