داورى مىكنند، صادر كرده، مىفرمايد: «آنها كه بر طبق احكام خدا داورى نكنند، كافرند» «وَ مَنْ لَمْ يَحْكُمْ بِما أَنْزَلَ اللَّهُ فَأُولئِكَ هُمُ الْكافِرُونَ».
روشن است عدم داورى بر طبق حكم خدا اعم از اين است كه سكوت كنند و اصلًا داورى نكنند و با سكوت خود مردم را به گمراهى بيفكنند، و يا سخن بگويند و بر خلاف حكم خدا بگويند.
اين موضوع نيز روشن است كه: كفر داراى مراتب و درجات مختلفى است كه از انكار اصل وجود خداوند شروع مىشود، و مخالفت، نافرمانى و معصيت او را نيز در بر مىگيرد؛ زيرا ايمان كامل، انسان را به عمل بر طبق آن دعوت مىكند و آنها كه عمل ندارند ايمانشان كامل نيست.
اين آيه، مسئوليت شديد دانشمندان و علماى هر امت در برابر طوفانهاى اجتماعى و حوادثى كه در محيطشان مىگذرد را روشن مىسازد، و با بيانى قاطع آنها را به مبارزه بر ضد كجروىها و عدم ترس از هيچ كس دعوت مىنمايد.
***
سپس چنان كه اشاره شد، در آيه سوم، قسمت ديگرى از احكام جنائى و حدود الهى «تورات» را شرح مىدهد، مىفرمايد: «ما در تورات قانون قصاص را مقرّر داشتيم كه اگر كسى عمداً بىگناهى را به قتل برساند، اولياى مقتول مىتوانند قاتل را در مقابل، اعدام نمايند، جان در برابر جان» «وَ كَتَبْنا عَلَيْهِمْ فيها أَنَّ النَّفْسَ بِالنَّفْسِ».
و نيز مقرّر داشتيم اگر كسى آسيب به چشم ديگرى برساند و آن را از بين ببرد او نيز مىتواند، چشم او را از بين ببرد «چشم در برابر چشم» «وَ الْعَيْنَ بِالْعَيْنِ».
و همچنين در مقابل بريدن و از بين بردن بينى، جايز است بينىِ جانى بريده