سپس در مورد جواز توسّل به پيامبر صلى الله عليه و آله بعد از وفات چنين نقل مىكند كه:
مرد حاجتمندى در زمان «عثمان» كنار قبر پيامبر صلى الله عليه و آله آمده نماز خواند و چنين دعا كرد:
أَللَّهُمَّ إِنِّى أَسْئَلُكَ وَ أَتَوَجَّهُ إِلَيْكَ بِنَبِيِّنا مُحَمَّدٍ صلى الله عليه و آله نَبِىِّ الرَّحْمَةِ، يا مُحَمَّدُ إِنِّى أَتَوَجَّهُ بِكَ إِلى رَبِّكَ أَنْ تَقْضِىَ حاجَتِى: «خداوندا من از تو تقاضا مىكنم و به وسيله پيامبر ما محمّد صلى الله عليه و آله پيغمبر رحمت، به سوى تو متوجه مىشوم، اى محمّد! من به وسيله تو متوجه پروردگار تو مىشوم تا مشكلم حل شود».
بعداً اضافه مىكند، چيزى نگذشت كه مشكل او حل شد. «1»
ب- نويسنده كتاب «التوصل الى حقيقة التوسّل» كه در موضوع توسّل بسيار سختگير است، 26 حديث از كتب و منابع مختلف نقل كرده كه جواز اين موضوع در لابلاى آنها منعكس است، اگر چه نامبرده سعى دارد در اسناد اين احاديث، خدشه وارد كند، ولى واضح است روايات هنگامى كه فراوان باشند و به حدّ تواتر برسند جائى براى خدشه در سند حديث باقى نمىماند و رواياتى كه در زمينه توسّل در منابع اسلامى وارد شده است مافوق حدّ تواتر است.
از جمله رواياتى كه نقل مىكند اين است:
«ابن حجر مكّى» در كتاب «صواعق» از «امام شافعى» پيشواى معروف اهل تسنن نقل مىكند كه به اهل بيت پيامبر صلى الله عليه و آله توسّل مىجست و چنين مىگفت:
آلُ النَّبِىِّ ذَرِيْعَتِى وَ هُمُ إِلَيْهِ وَسِيْلَتِى
أَرْجُو بِهِمْ أُعْطى غَداً بِيَدِ الْيَمِيْنِ صَحِيْفَتِى
«خاندان پيامبر وسيله منند* آنها در پيشگاه او سبب تقرّب من مىباشند».
«اميدوارم به سبب آنها فرداى قيامت* نامه عمل من به دست راست من سپرده شود». «1»
و نيز از «بيهقى» نقل مىكند: در زمان خلافت خليفه دوم سالى قحطى شد، «بلال» به همراهى عدهاى از صحابه بر سر قبر پيامبر صلى الله عليه و آله آمده، چنين گفت:
يا رَسُولَ اللَّهِ إِسْتَسْقِ لِامَّتِكَ ... فَإِنَّهُمْ قَدْ هَلَكُوا: «اى رسول خدا! از خدايت براى امّتت باران بخواه ... كه ممكن است هلاك شوند». «2»
حتى از «ابن حجر» در كتاب «الخيرات الحسان» نقل مىكند كه: «امام شافعى» در ايامى كه در «بغداد» بود به زيارت «ابوحنيفه» مىرفت و در حاجاتش به او متوسّل مىشد! «3»
و نيز در «صحيح دارمى» از «ابى الجوزاء» نقل مىكند كه: سالى در «مدينه» قحطى شديدى واقع شد، بعضى شكايت به «عايشه» بردند، او سفارش كرد بر فراز قبر پيامبر صلى الله عليه و آله روزنهاى در سقف ايجاد كنند، تا به بركت قبر پيامبر صلى الله عليه و آله از طرف خدا باران نازل شود، چنين كردند و باران فراوانى آمد!
«آلوسى» در تفسير خود، قسمتهاى زيادى از احاديث فوق را نقل كرده و پس از تجزيه و تحليل طولانى و حتى سختگيرى درباره احاديث فوق، در پايان ناگزير به اعتراف شده چنين مىگويد:
«بعد از تمام اين گفتگوها من مانعى در توسّل به پيشگاه خداوند به مقام پيامبر صلى الله عليه و آله نمىبينم، چه در حال حيات پيامبر، و چه پس از رحلت او».