الف- در كتاب «وفاء الوفاء» تأليف دانشمند معروف سنّى «سمهودى» چنين آمده: مدد گرفتن و شفاعت خواستن در پيشگاه خداوند از پيامبر صلى الله عليه و آله و از مقام و شخصيت او، هم پيش از خلقت او مجاز بوده، هم بعد از تولّد، هم بعد از رحلتش، هم در عالم برزخ، و هم در روز رستاخيز، سپس روايت معروف توسّل آدم عليه السلام به پيامبر اسلام صلى الله عليه و آله را از «عمر بن خطاب» نقل كرده كه: آدم روى اطلاعى كه از آفرينش پيامبر اسلام صلى الله عليه و آله در آينده داشت، به پيشگاه خداوند چنين عرض كرد:
يا رَبِّ أَسْئَلُكَ بِحَقِّ مُحَمَّدٍ لَمَّا غَفَرْتَ لِى: «خداوندا به حق محمّد صلى الله عليه و آله از تو تقاضا مىكنم كه مرا ببخشى». «1»
سپس حديث ديگرى از جماعتى از راويان حديث، از جمله «نسائى» و «ترمذى» دانشمندان معروف اهل تسنن به عنوان شاهد براى جواز توسّل به پيامبر، در حال حيات نقل مىكند كه خلاصهاش اين است: مرد نابينائى تقاضاى دعا از پيامبر براى شفاى بيماريش كرد، پيغمبر به او دستور داد كه چنين دعا كند:
أَللَّهُمَّ إِنِّى أَسْئَلُكَ وَ أَتَوَجَّهُ إِلَيْكَ بِنَبِيِّكَ مُحَمَّدٍ نَبِىِّ الرَّحْمَةِ يا مُحَمَّدُ إِنِّى تَوَجَّهْتُ بِكَ إِلى رَبِّى فِى حاجَتِى لِتَقْضِىَ لِىَ اللَّهُمَّ شَفِّعْهُ فِىَّ:
«خداوندا من از تو به خاطر پيامبرت، پيامبر رحمت تقاضا مىكنم و به تو روى مىآورم اى محمّد! به وسيله تو به سوى پروردگارم براى انجام حاجتم متوجه مىشوم، خداوندا او را شفيع من ساز». «2»