بيفتند- بخشهائى از نعمتهائى كه به آنها داده، بازگو شده است و نيز به سستى و تنبلى و بهانهجوئى آنها به طور اجمال پرداخته و سرانجام به محروميت آنها از نعمت ورود به سرزمين مقدس.
نخست چنين مىگويد: «به خاطر بياوريد زمانى را كه موسى به پيروان خود گفت: اى بنى اسرائيل نعمتهائى كه خدا به شما ارزانى داشته است را به ياد آوريد و آنها را فراموش نكنيد» «وَ إِذْ قالَ مُوسى لِقَوْمِهِ يا قَوْمِ اذْكُرُوا نِعْمَتَ اللَّهِ عَلَيْكُمْ».
روشن است كلمه «نِعْمَةَ اللَّهِ» همه مواهب و نعمتهاى پروردگار را شامل مىشود، ولى به دنبال آن به سه قسمت مهم از آنها اشاره كرده است.
در مرحله اول، نعمت وجود پيامبران و رهبران فراوان در ميان آنها كه بزرگترين موهبت الهى درباره آنان بود، مىفرمايد: «چرا كه پيامبرانى در ميان شما قرار داد» «إِذْ جَعَلَ فيكُمْ أَنْبِياءَ».
تا آنجا كه مىگويند: تنها در زمان موسى بن عمران عليه السلام بالغ بر هفتاد پيامبر وجود داشت و تمام هفتاد نفرى كه با او به كوه طور رفتند در زمره پيامبران قرار گرفتند.
در پرتو اين نعمت بود كه از دره هولناك شرك و بتپرستى و گوسالهپرستى رهائى يافتند و از انواع خرافات، موهومات، زشتىها و پليدىها نجات پيدا كردند، و اين بزرگترين نعمت معنوى در حق آنها بود.
در مرحله دوم، به بزرگترين موهبت مادّى كه به نوبه خود مقدمه مواهب معنوى نيز مىباشد اشاره كرده، مىفرمايد: «شما را صاحب اختيار جان و مال و زندگى خود قرار داد» «وَ جَعَلَكُمْ مُلُوكاً».
زيرا بنى اسرائيل ساليان دراز در زنجير اسارت و بردگى فرعون و فرعونيان