اين در حقيقت توضيح همان معنائى است كه از كلمه «وجه» در عرف فهميده مىشود؛ زيرا وجه، همان قسمتى است كه انسان به هنگام برخورد بر ديگرى با آن «مواجه» مىشود.
2- حدّ دست كه بايد در وضو شسته شود، «تا آرنج» ذكر شده؛ زيرا «مرافق» جمع «مرفق» به معنى «آرنج» است، و چون هنگامى كه گفته شود:
دست را بشوئيد ممكن است به ذهن چنين برسد كه دستها را تا مچ بشوئيد؛- زيرا غالباً اين مقدار شسته مىشود- براى رفع اين توهّم مىفرمايد: «تا آرنج بشوئيد» (الَى الْمَرْافِقِ).
و با اين توضيح روشن مىشود: كلمه «الى» در آيه فوق، تنها براى بيان حدّ شستن است نه كيفيت شستن، كه بعضى توهّم كردهاند و چنين پنداشتهاند كه آيه مىگويد: بايد دستها را از سر انگشتان به طرف آرنج بشوئيد (آن چنان كه در ميان جمعى از اهل تسنن رائج است).
اين درست به آن مىماند كه: انسان به كارگرى سفارش مىكند ديوار اطاق را از كف اطاق تا يك متر، رنگ كند، بديهى است منظور اين نيست كه ديوار از پائين به بالا رنگ شود، بلكه منظور اين است كه: اين مقدار بايد رنگ شود، نه بيشتر و نه كمتر.
بنابراين، فقط مقدارى كه از دست بايد شسته شود در آيه ذكر شده، و اما كيفيت آن در سنت پيامبر صلى الله عليه و آله كه به وسيله اهل بيت عليهم السلام به ما رسيده، آمده است و آن شستن از آرنج به طرف سر انگشتان است.
بايد توجه داشت: «مِرفَق» هم بايد در وضو شسته شود؛ زيرا در اين گونه موارد به اصطلاح «غايت داخل در مغيّا است»، يعنى «حدّ» نيز داخل در حكم