responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : تفسير نمونه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر    جلد : 4  صفحه : 298
(خون خدا و فرزند خون خدا) مى‌گوئيد و يا در پاره‌اى از روايات به على عليه السلام «يد اللَّه» اطلاق شده است، ولى بايد گفت:
اوّلًا- اين اشتباه بزرگى است كه بعضى «ثار» را به معنى «خون» كرده‌اند؛ زيرا «ثار» هيچ گاه در لغت عرب به معنى خون نيامده است، بلكه به معنى «خون‌بها» است، (در لغت عرب به خون، «دم» اطلاق مى‌شود).
بنابراين «ثار اللَّه» يعنى اى كسى كه خون‌بهاى تو متعلق به خدا است و او خون‌بهاى تو را مى‌گيرد.
يعنى تو متعلق به يك خانواده نيستى كه خون‌بهاى تو را رئيس خانواده بگيرد.
و نيز متعلق به يك قبيله نيستى كه خون‌بهاى تو را رئيس قبيله بگيرد، تو متعلق به جهان انسانيت و بشريت مى‌باشى، تو متعلق به عالم هستى و ذات پاك خدائى، بنابراين خون‌بهاى تو را او بايد بگيرد.
و همچنين تو فرزند على بن ابى طالب عليه السلام هستى كه شهيد راه خدا بود و خون‌بهاى او را نيز خدا بايد بگيرد.
و ثانياً- اگر در عبارتى در مورد مردان خدا تعبير مثلًا به «يد اللَّه» شود، قطعاً يك نوع تشبيه، كنايه و مجاز است، اما آيا هيچ مسيحى واقعى حاضر است «ابن اللَّه» بودن مسيح عليه السلام را يك نوع مجاز و كنايه بداند؟
مسلماً چنين نيست؛ زيرا منابع اصيل مسيحيت «ابن» را به عنوان «فرزند حقيقى» مى‌شمرند و مى‌گويند: اين صفت مخصوص مسيح عليه السلام است نه غير او، و اين كه در بعضى از نوشته‌هاى سطحى تبليغاتى مسيحى ديده مى‌شود كه «ابن اللَّه» را به صورت كنايه و تشبيه گرفته‌اند، بيشتر جنبه عوام فريبى دارد، براى روشن شدن اين مطلب عبارت زير را كه نويسنده كتاب «قاموس مقدس» در


نام کتاب : تفسير نمونه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر    جلد : 4  صفحه : 298
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست