«چرا بعد از ايمان، راه كفر را پيموديد (؟) و چرا بعد از اتحاد در پرتو اسلام، راه نفاق و جاهليت را پيش گرفتيد؟ پس اكنون بچشيد عذاب را در برابر آنچه كفر ورزيديد» «فَأَمَّا الَّذينَ اسْوَدَّتْ وُجُوهُهُمْ أَ كَفَرْتُمْ بَعْدَ إيمانِكُمْ فَذُوقُوا الْعَذابَ بِما كُنْتُمْ تَكْفُرُونَ».
ولى در مقابل آنها مؤمنان متحد، غرق در درياى رحمت الهى خواهند بود و جاودانه در آن زندگى آرام بخش به سر مىبرند.
بارها يادآور شدهايم كه حالت و كيفيات زندگى انسان و پاداش و كيفرهاى او در جهان ديگر، تجسمى از اعمال و روحيات و افكار او در اين جهان است، و به تعبير ديگر:
هر كارى كه از انسان در اين جهان سر مىزند آثار وسيع و گستردهاى در روح انسان باقى مىگذارد كه در اين دنيا ممكن است به آسانى درك نشود، ولى در رستاخيز، پس از دگرگونىها و تكاملهائى كه در آن رخ مىدهد با واقعيت حقيقى خود جلوه مىكند و چون در آنجا حاكميت و تجلى روح بيشتر است آثار آن حتى در جسم منعكس خواهد شد.
همان طور كه ايمان و اتحاد در اين جهان مايه رو سفيدى است، و به عكس، ملت پراكنده و بى ايمان، مردمى رو سياهند، در جهان ديگر اين رو سياهى و رو سفيدى «مجازى» دنيا شكل «حقيقى» به خود مىگيرد، و صاحبان آنها با چهرههاى سفيد و درخشان، و يا سياه و تاريك محشور مىگردند.
در آيات ديگر قرآن نيز به اين حقيقت اشاره شده از جمله درباره كسانى كه پشت سر هم مرتكب گناه مىشوند مىخوانيم: كَأَنَّما أُغْشِيَتْ وُجُوهُهُمْ قِطَعاً مِنَ اللَّيْلِ مُظْلِماً: «گوئى صورت آنها را پارههاى تاريك شب پوشانيده است» «1».