شأن نزول:
از روايات و نقل مفسران استفاده مىشود كه يهود، دو ايراد ديگر در گفتگوهاى خود با پيامبر صلى الله عليه و آله داشتند.
نخست اين كه: چگونه پيامبر اسلام صلى الله عليه و آله گوشت و شير شتر را حلال مىداند با اين كه در آئين ابراهيم عليه السلام حرام بوده، و به همين دليل يهود هم به پيروى از ابراهيم عليه السلام آنها را بر خود حرام مىدانند.
نه تنها ابراهيم عليه السلام بلكه نوح عليه السلام هم اينها را تحريم كرده بود با اين حال، چگونه كسى كه آنها را حرام نمىداند دم از آئين ابراهيم مىزند؟! «1»
ديگر اين كه: چگونه پيامبر اسلام صلى الله عليه و آله خود را وفادار به آئين پيامبران بزرگ خدا مخصوصا ابراهيم عليه السلام مىداند در حالى كه تمام پيامبرانى كه از دودمان اسحاق فرزند ابراهيم بودند «بيت المقدس» را محترم مىشمردند، و به سوى آن نماز مىخواندند، ولى پيامبر اسلام صلى الله عليه و آله از آن قبله روى گردانده و كعبه را قبلهگاه خود انتخاب كرده است؟! «2»
آيات فوق به ايراد اول پاسخ گفته و دروغ آنها را روشن مىسازد، و آيات آينده (آيات 96 و 97) ايراد دوم را پاسخ مىگويد.
تفسير:
تهمت يهود بر پيغمبر خدا همان گونه كه در شأن نزول آيات فوق خوانديم، يهود حلال بودن گوشت و شير شتر از طرف پيامبر اسلام صلى الله عليه و آله را منكر شده بودند.
قرآن در نخستين آيه مورد بحث، با صراحت تمام، تهمتهاى يهود را در