و يا اين كه: منظور اشاره به منافقانى است كه نه براى نماز ثوابى معتقد بودند و نه براى ترك آن عقاب.
يا اين كه: منظور كسانى است كه در نمازهاى خود ريا مىكنند (در حالى كه اين معنى در آيه بعد مىآيد).
البته، جمع ميان اين معانى ممكن است، هر چند تفسير اول مناسبتر به نظر مىرسد.
به هر حال، وقتى فراموش كنندگان نماز، شايسته «ويل» هستند، آنها كه به كلى ترك نماز گفته و تارك الصلوة هستند، چه حالى خواهند داشت؟!
***
در چهارمين مرحله، به يكى ديگر از بدترين اعمال آنها اشاره كرده، مىفرمايد: «آنها كسانى هستند كه پيوسته ريا مىكنند» «الَّذينَ هُمْ يُراءوُنَ».
***
و در آخرين مرحله، مىافزايد: «آنها ديگران را از ضروريات زندگى منع مىكنند» «وَ يَمْنَعُونَ الْماعُونَ».
مسلماً، يكى از سرچشمههاى تظاهر و رياكارى، عدم ايمان به روز قيامت، و عدم توجه به پاداشهاى الهى است، و گرنه چگونه ممكن است انسان پاداشهاى الهى را رها كند، و رو به سوى خلق، و خوش آيند آنها آورد؟!
«ماعُون» از ماده «مَعْن» (بر وزن شأن) به معنى چيز كم است، و بسيارى از مفسران معتقدند: منظور از آن در اينجا، اشياء جزئى است كه مردم مخصوصاً همسايهها از يكديگر به عنوان عاريه يا تملك مىگيرند، مانند مقدارى نمك، آب، آتش (كبريت)، ظروف و مانند اينها.
بديهى است، كسى كه از دادن چنين اشيائى به ديگران خوددارى مىكند،