شده، كه در بسيارى ديگر از آيات قرآن مجيد نيز اين معنى به طور مكرر، و با صراحت مورد توجه قرار گرفته است.
در يك جا مىفرمايد: كَذلِكَ يَطْبَعُ اللَّهُ عَلى كُلِّ قَلْبِ مُتَكَبِّرٍ جَبَّارٍ: «اين گونه خداوند بر قلب هر متكبر طغيانگرى مهر مىنهد». «1»
و در جاى ديگر، درباره گروهى از گنهكاران لجوج و عنود مىفرمايد: خَتَمَ اللَّهُ عَلى قُلُوبِهِمْ وَ عَلى سَمْعِهِمْ وَ عَلى أَبْصارِهِمْ غِشاوَةٌ وَ لَهُمْ عَذابٌ عَظِيمٌ: «خداوند بر دلهاى آنها مهر نهاده، و همچنين بر گوشهاى آنها، و بر چشمهايشان پردهاى فرو افتاده، و براى آنها عذاب بزرگى است». «2»
و در آيه 46 سوره «حج» مىخوانيم: فَإِنَّها لاتَعْمَى الْا بْصارُ وَ لكِنْ تَعْمَى الْقُلُوبُ الَّتِي فِي الصُّدُورِ: «چشمهاى ظاهر نابينا نمىشود، بلكه دلهائى كه در سينهها جاى دارد نابينا مىگردد».
آرى، بدترين اثر گناه و ادامه آن، تاريك ساختن قلب، و از ميان بردن نور علم و حس تشخيص است، گناهان از اعضاء و جوارح سرازير قلب مىشوند، و قلب را به يك باتلاق متعفن و گنديده مبدل مىسازند، اينجاست كه انسان راه و چاه را تشخيص نمىدهد، و مرتكب اشتباهات عجيبى مىشود كه همه را حيران مىكند.
با دست خود، تيشه به ريشه سعادت خويش مىزند و سرمايه خوشبختى خويش را به باد فنا مىدهد.
در حديثى از پيغمبر اكرم صلى الله عليه و آله مىخوانيم: كَثْرَةُ الذُّنُوبِ مَفْسَدَةٌ لِلْقَلْبِ: «گناهان زياد قلب انسان را فاسد مىكند». «3»