زمان بخواهد مىتواند بازگردد و پيوند زناشوئى را برقرار سازد، بىآن كه نياز به عقد تازهاى باشد، و جالب اين كه: رجوع با كمتر سخن و عملى كه نشانه بازگشت باشد، حاصل مىگردد.
بعضى از احكامى كه در آيات فوق آمده، مانند نفقه و مسكن، مخصوص عدّه طلاق رجعى است، و همچنين مسأله عدم خروج زن از خانه همسرش در حال عدّه، و اما در «طلاق بائن» يعنى طلاقى كه قابل رجوع نيست (مانند سومين طلاق) احكام فوق وجود ندارد.
تنها در مورد زن باردار، حق نفقه و مسكن تا زمان وضع حمل ثابت است.
تعبير به: لا تَدْرِي لَعَلَّ اللَّهَ يُحْدِثُ بَعْدَ ذلِكَ أَمْراً: «تو نمىدانى شايد خداوند وضع تازهاى به وجود آورد» نيز اشاره به اين است كه همه يا قسمتى از احكام فوق، مربوط به طلاق رجعى است. «1»
***
2- خدا «تكليف ما لا يطاق» نمىكند
نه تنها حكم عقل، بلكه حكم شرع نيز بر اين معنى گواه است، كه تكاليف انسانها بايد در حدود توانائى آنها باشد، جمله «لايُكَلِّفُ اللَّهُ نَفْساً إِلَّا ما آتاها» كه در ضمن آيات فوق آمده نيز، اشاره به همين معنى است.
ولى، در بعضى از روايات مىخوانيم: منظور از «ما آتاها»، «ما أَعْلَمَها» است، يعنى خداوند هر كس را به مقدارى تكليف مىكند كه به او «اعلام» كرده است، و لذا به اين آيه در مباحث «اصل برائت» در «علم اصول» استدلال كردهاند، كه اگر انسان حكمى را نمىداند، مسئوليتى در برابر آن ندارد.