مىكنيد «ايران و روم» مانند بعضى از روستاهاى حجازند كه شما آنها را فتح كرديد؟ آيه فوق نازل شد و اين پيروزى را به آنها وعده داد!
***
در آخرين آيه مورد بحث، كه آخرين آيه از سوره «مجادله»، و از كوبندهترين آيات قرآن است، به مؤمنان هشدار مىدهد كه جمع ميان «محبت خدا» و «محبت دشمنان خدا» در يك دل ممكن نيست، و بايد از ميان اين دو، يكى را برگزينند، اگر راستى مؤمنند، بايد از دوستى دشمنان خدا بپرهيزند، و الا ادعاى مسلمانى نكنند، مىفرمايد: «هيچ گروهى را كه ايمان به خدا و روز قيامت دارد نمىيابى، كه با دشمنان خدا و رسولش دوستى كنند، هر چند پدران يا فرزندان يا برادران يا خويشاوندان آنها باشند» «لاتَجِدُ قَوْماً يُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَ الْيَوْمِ الآخِرِ يُوادُّونَ مَنْ حَادَّ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ وَ لَوْ كانُوا آباءَهُمْ أَوْ أَبْناءَهُمْ أَوْ إِخْوانَهُمْ أَوْ عَشِيرَتَهُمْ».
آرى، در يك دل دو محبت متضاد نمىگنجد، و آنها كه دم از هر دو مىزنند، يا ضعيفالايمانند، و يا منافق، و لذا مىبينيم: در غزوات اسلامى در صف مخالف، جمعى از بستگان و خويشاوندان مسلمين بودند، ولى چون خطشان را از خط الهى جدا كرده، و به صفوف دشمنان حق پيوسته بودند، با آنها پيكار كردند، و حتى جمعى از آنها را كشتند.
محبت پدران و فرزندان و برادران و اقوام بسيار خوب است، و نشانه زنده بودن عواطف انسانى است، اما هنگامى كه اين محبت رو در روى محبت خدا قرار گيرد ارزش خود را از دست مىدهد.
البته، افراد مورد علاقه انسان تنها اين چهار گروه كه در آيه ذكر شدهاند نمىباشد، ولى اينها نزديكترين افراد به انسانند، و با توجه به آنها حال بقيه نيز