***
آيه بعد، به چگونگى تقسيم نفرات آنها در امم گذشته و اين امت، اشاره كرده، مىگويد: «گروه كثيرى از امتهاى نخستيناند» «ثُلَّةٌ مِنَ الْأَوَّلِينَ».
***
«و گروه اندكى از امت آخرين» «وَ قَلِيلٌ مِنَ الْآخِرِينَ».
«ثُلّة» چنان كه «راغب» در «مفردات» مىگويد: در اصل به معنى «قطعه مجتمع از پشم» است، سپس به معنى جماعت و گروه به كار رفته است.
بعضى نيز آن را از «ثَلَّ عَرْشُهُ» (تختش فرو ريخت و حكومتش قطع شد) گرفته و آن را به معنى «قَطَعَهُ» مىدانند، و در اينجا به قرينه مقابله با «وَ قَلِيلٌ مِنَ الْآخِرِينَ» به معنى قطعه عظيم است. طبق اين دو آيه، گروه زيادى از مقربان از امتهاى پيشينند، و تنها كمى از آنها از امت محمّد صلى الله عليه و آله مىباشند.
ممكن است در اينجا اين سؤال پيش بيايد كه، چگونه اين مسأله با اهميت فوقالعاده امت اسلامى سازگار است؟ با اين كه خدا آنها را بهترين امت خطاب كرده و فرموده: «كُنْتُمْ خَيْرَ أُمَّةٍ ...». «1»
پاسخ اين سؤال با توجه به دو نكته روشن مىشود: نخست اين كه، منظور از مقربان همان سابقون و پيشگامان در ايمانند، مسلم است كه در امت اسلامى پيشگامان در پذيرش اسلام در صدر اول، گروه اندكى بودند كه نخستين آنها از مردان «على» عليه السلام و از زنان «خديجه» بود، در حالى كه كثرت پيامبران پيشين و تعداد امتهاى آنها و وجود پيشگامان در هر امت، سبب مىشود كه آنها از نظر تعداد فزونى يابند.