دومين وصف آنها را چنين بيان مىكند: «آنها پيوسته در سحرگاهان استغفار مىكردند» «وَ بِالْأَسْحارِ هُمْ يَسْتَغْفِرُونَ».
در آخر شب، كه چشم غافلان در خواب است، و محيط از هر نظر آرام، قال و غوغاى زندگى مادى فرو نشسته، و عواملى كه فكر انسان را به خود مشغول مىدارد خاموش است، برمىخيزند، و به درگاه خدا مىروند، در پيشگاه معبود به راز و نياز مىپردازند، نماز مىخوانند، و مخصوصاً از گناهان خود استغفار مىكنند.
بسيارى معتقدند: منظور از «استغفار» در اينجا، همان «نماز شب» است، از اين جهت كه «قنوت نماز وتر» مشتمل بر استغفار است.
«أَسْحار» جمع «سحر» (بر وزن بشر)، در اصل به معنى «پوشيده و پنهان بودن» است، و چون در ساعات آخر شب، پوشيدگى خاصى بر همه چيز حاكم است، «سحر» ناميده شده.
واژه «سحر» (بر وزن شعر) نيز به چيزى گفته مىشود كه چهره حقائق را مىپوشاند، و يا اسرار آن از ديگران پوشيده است.
در روايتى در تفسير «در المنثور» آمده است كه پيغمبر گرامى اسلام صلى الله عليه و آله فرمود: انَّ آخِرَ الْلَّيْلِ فِى التَّهَجُّدِ، أَحَبُّ الَىَّ مِنْ اوَّلِهِ، لِأَنَّ اللَّهَ يَقُولُ وَ بِالاسْحارِهِمْ يَسْتَغْفِرُونَ: «آخر شب براى تهجد (نماز شب) نزد من محبوبتر است از آغاز آن، زيرا خداوند مىفرمايد: پرهيزگاران در سحرگاهان استغفار مىكنند». «1»
و در حديث ديگرى از امام صادق عليه السلام مىخوانيم: كانُوا يَسْتَغْفِرُونَ اللَّهَ فِى الْوَتْرِ سَبْعِيْنَ مَرَّةً فِى السَّحَرِ: «نيكوكاران بهشتى در نماز وتر به هنگام سحر