آخرين آيه مورد بحث، باز روى مسأله فرشتگان ثبت اعمال تكيه كرده، مىگويد: «هيچ سخنى را انسان تلفظ نمىكند، مگر اين كه نزد آن فرشتهاى مراقب و آماده براى انجام مأموريت است» «ما يَلْفِظُ مِنْ قَوْلٍ إِلَّا لَدَيْهِ رَقِيبٌ عَتِيدٌ». «1»
در آيه گذشته، سخن از ثبت تمامى اعمال آدمى بود، و در اين آيه روى خصوص الفاظ و سخنان او تكيه مىكند، و اين به خاطر اهميت فوقالعاده و نقش مؤثرى است كه گفتار، در زندگى انسانها دارد، تا آنجا كه گاهى يك جمله، مسير اجتماعى را به سوى خير يا شرّ تغيير مىدهد.
و هم به خاطر اين كه بسيارى از مردم، سخنان خود را جزء اعمال خويش نمىدانند، و خود را در سخن گفتن آزاد مىبينند، در حالى كه مؤثرترين و خطرناكترين اعمال آدمى، همان سخنان او است.
بنابراين، ذكر اين آيه بعد از آيه گذشته، از قبيل ذكر خاص بعد از عام است.
«رَقِيب» به معنى مراقب، و «عَتِيد» به معنى كسى است كه مهياى انجام كار است، لذا به اسبى كه مهياى دويدن است «فرس عتيد» مىگويند، و به كسى كه چيزى را ذخيره و نگهدارى مىكند نيز «عتيد» گفته مىشود (از ماده «عتاد» (بر وزن جهاد) به معنى ذخيره كردن).
غالب مفسران معتقدند: «رقيب» و «عتيد»، همان دو فرشتهاى هستند، كه در آيه قبل، به عنوان «مُتَلَقِّيان» از آنها ياد شده است، فرشته سمت راست نامش «رقيب» و فرشته سمت چپ نامش «عتيد» است، گرچه آيه مورد بحث صراحتى در اين مطلب ندارد، ولى با ملاحظه مجموع آيات چنين تفسيرى بعيد به نظر