اگر اشكال و ايراد شما به خاطر اين است كه استخوانهاى آدمى مىپوسد، و گوشت او خاك مىشود، و جزء زمين مىگردد، و ذراتى از آن نيز تبديل به بخار و گازهاى پراكنده در هوا مىگردد، چه كسى مىتواند آنها را جمع آورى كند؟ و اصلًا چه كسى از آنها با خبر است؟
پاسخش معلوم است: خداوندى كه علم او به تمام اشياء احاطه دارد، تمام اين ذرات را مىشناسد، و به هنگام لزوم همه را جمع آورى مىكند، همان گونه كه ذرات پراكنده آهن را در ميان تلى از غبار با يك قطعه آهنربا مىتوان جمعآورى كرد، جمع آورى ذرات پراكنده هر انسان براى خدا از اين هم آسانتر است.
و اگر ايراد آنها اين است كه حساب اعمال انسان را، چه كسى براى معاد و رستاخيز نگه مىدارد؟ پاسخش اين است كه همه اينها در «لوح محفوظ» ثبت است، و اصولًا چيزى در اين عالم گم نمىشود، حتى اعمال شما باقى مىماند، هر چند تغيير شكل مىدهد.
«كِتابٌ حَفِيظ» به معنى كتابى است كه حافظ اعمال تمام انسانها و غير آن است، و اشاره به «لوح محفوظ» است كه شرح آن را ذيل آيه 39 سوره «رعد» دادهايم. «1»
***
سپس به پاسخ ديگرى مىپردازد كه بيشتر جنبه روانى دارد، مىگويد: «ولى آنها حق را هنگامى كه به سراغشان آمد تكذيب كردند» «بَلْ كَذَّبُوا بِالْحَقِّ لَمَّا جاءَهُمْ».
يعنى آنها آگاهانه، منكر حق شدهاند، و گرنه گرد و غبارى بر چهره حق