باشد) از همه كس مىترسد و وحشت دارد»!. «1»
به تعبير ديگر: چيزى كه زندگى انسان را از حيوانات جدا مىكند، و به آن رونق و حركت و تكامل مىبخشد، روح تعاون و همكارى دسته جمعى است، و اين در صورتى امكان پذير است كه اعتماد و خوشبينى بر مردم حاكم باشد، در حالى كه سوء ظن، پايههاى اين اعتماد را در هم مىكوبد، پيوندهاى تعاون را از بين مىبرد و روح اجتماعى را تضعيف مىكند.
نه تنها سوء ظن، كه مسأله تجسس و غيبت نيز چنين است. افراد بدبين، از همه چيز مىترسند، و از همه كس وحشت دارند، و نگرانى جانكاهى دائماً بر روح آنها مستولى است، نه مىتوانند يار و مونسى غمخوار پيدا كنند، و نه شريك و همكارى براى فعاليتهاى اجتماعى، و نه يار و ياورى براى روز درماندگى.
توجه به اين نكته نيز لازم است كه منظور از «ظن» در اينجا، گمانهاى بىدليل است، بنابراين در مواردى كه گمان، متكى به دليل، يعنى ظن معتبر باشد، از اين حكم مستثنى است، مانند گمانى كه از شهادت دو نفر عادل حاصل مىشود.
***
2- تجسّس نكنيد!
ديديم، قرآن با صراحت تمام، «تجسس» را در آيه فوق منع نموده، و از آنجا كه هيچ گونه قيد و شرطى براى آن قائل نشده، نشان مىدهد كه جستجوگرى در كار ديگران و تلاش براى افشاى اسرار آنها گناه است، ولى البته قرائنى كه در داخل و خارج آيه است، نشان مىدهد كه اين حكم، مربوط به زندگى شخصى و