سختترين حالات مادر است روى مىدهد، و پزشكان مىگويند: بر اثر كمبودهائى است كه در جسم مادر به خاطر ايثار به فرزند رخ مىدهد.
هر قدر جنين رشد و نمو بيشتر مىكند، مواد بيشترى از شيره جان مادر مىگيرد، و حتى روى استخوانهاى او و اعصابش اثر مىگذارد، گاه خواب و خوراك و استراحت و آرامش را از او مىگيرد، و در آخر دوران حمل، راه رفتن و حتى نشست و برخاست براى او مشكل مىشود، اما با صبر و حوصله تمام، و به عشق فرزندى كه به زودى چشم به دنيا مىگشايد، و بر روى مادر لبخند مىزند، تمام اين ناملائمات را تحمل مىكند.
دوران وضع حمل، كه يكى از سختترين لحظات زندگى مادر است، فرا مىرسد تا آنجا كه گاه مادر جان خود را بر سر فرزند مىنهد.
به هر حال، بار سنگينش را بر زمين گذارده، دوران سخت ديگرى شروع مىشود، دوران مراقبت دائم و شبانهروزى از فرزند، دورانى كه بايد به تمام نيازهاى كودكى پاسخ گويد، كه هيچ گونه قدرت بر بيان نيازهاى خود ندارد، اگر دردى دارد، نمىتواند محل درد را تعيين كند، و اگر ناراحتى از گرسنگى و تشنگى و گرما و سرما دارد، قادر به بيان آن نيست، جز اين كه ناله سر دهد و اشك ريزد، و مادر بايد با كنجكاوى و صبر و حوصله تمام، يك يك اين نيازها را تشخيص دهد و برآورده كند.
نظافت فرزند در اين دوران، مشكلى است طاقتفرسا، و تأمين غذاى او كه از شيره جان مادر گرفته مىشود، ايثارى است بزرگ.
بيمارىهاى مختلفى كه در اين دوران، دامان نوزاد را مىگيرد و مادر بايد با شكيبائى فوق العاده به مقابله با آنها برخيزد، مشكل ديگرى است.
اين كه قرآن در اينجا تنها از ناراحتىهاى مادر سخن به ميان آورده، و سخنى