براى نمونه آيات متشابه، قسمتى از آيات مربوط به صفات خدا و چگونگى معاد را مىتوان ذكر كرد، مانند: يَدُ اللَّهِ فَوْقَ أَيْديهِمْ: «دست خدا بالاى دستهاى آنها است» «1» كه درباره قدرت خداوند مىباشد.
وَ اللَّهُ سَميعٌ عَليمٌ: «خداوند شنوا و دانا است» «2» كه اشاره به علم خدا است.
و مانند وَ نَضَعُ الْمَوازينَ الْقِسْطَ لِيَوْمِ الْقِيامَةِ: «ترازوهاى عدالت را در روز رستاخيز قرار مىدهيم» «3» كه درباره وسيله سنجش اعمال سخن مىگويد.
بديهى است: نه خداوند دست (به معنى عضو مخصوص) دارد و نه گوش (به همين معنى) و نه ترازوى سنجش اعمال، شبيه ترازوهاى ماست، بلكه اينها اشاره به مفاهيم كلى قدرت، علم و وسيله سنجش مىباشد.
اين نكته نيز لازم به يادآورى است كه «محكم و متشابه»، به معنى ديگرى نيز در قرآن آمده است، در اول سوره «هود» مىخوانيم «كِتابٌ أُحْكِمَتْ آياتُهُ» در اين آيه تمام آيات قرآن، محكم قلمداد شده است، و منظور از آن ارتباط و به هم پيوستگى آيات قرآن است. و در آيه 23 سوره «زمر» مىخوانيم: «كِتاباً مُتَشابِهاً ...» يعنى كتابى كه تمام آيات آن، متشابه است، «متشابه» در اينجا يعنى همانند يكديگر از نظر درستى و صحت و حقانيت.
از آنچه درباره محكم و متشابه گفتيم معلوم شد يك انسان واقعبين و حقيقتجو، براى فهم كلمات پروردگار، راهى جز اين ندارد كه همه آيات را در كنار هم بچيند و از آنها حقيقت را دريابد، و اگر در ظواهر پارهاى از آيات، در ابتداى نظر، ابهام و پيچيدگى بيابد، با توجه به آيات ديگر، آن ابهام و پيچيدگى را برطرف سازد و به كنه آن برسد.
در حقيقت، «آيات محكم» از يك نظر همچون شاهراههاى بزرگ و «آيات متشابه» همانند جادههاى فرعى هستند.