گياهان را از اين «آب بىرنگ» و طى مراحل حيات، و رسيدن به مرحله نهائى، شرح مىدهد.
روى سخن را به پيامبر صلى الله عليه و آله كرده،- به عنوان سرمشقى براى همه مؤمنان- مىفرمايد: «آيا نديدى كه خداوند از آسمان آبى را نازل كرد سپس آن را به صورت چشمههائى در زمين وارد نمود»؟! «أَ لَمْ تَرَ أَنَّ اللَّهَ أَنْزَلَ مِنَ السَّماءِ ماءً فَسَلَكَهُ يَنابِيعَ فِي الْأَرْضِ».»
قطرههاى حياتبخش باران از آسمان نازل مىشود، قشر «نفوذپذير» زمين آنها را به درون مىپذيرد تا به قشر «نفوذناپذير» مىرسد، و پس از آن آنها را متوقف مىسازد و ذخيره مىكند، سپس به صورت چشمهها و قناتها و چاهها بيرون مىفرستد.
جمله «سَلَكَهُ» (آب باران را در مجارى زمين وارد ساخت) اشارهاى است فشرده، به آنچه در بالا گفتيم.
«يَنابِيْع» جمع «ينبوع» از ماده «نبع» به معنى جوشش آب از زمين است.
هر گاه قشر روى زمين نفوذناپذير بود ذرهاى از آب باران را در خود ذخيره نمىكرد، و همه بعد از نزول از آسمان، به درياها مىريختند، نه چشمهاى وجود داشت، و نه كاريز و چاهى، و اگر تمام قشر روى آن نفوذپذير بود، و قشر نفوذناپذير نداشت، همگى به اعماق زمين فرو مىرفتند به طورى كه دسترسى به آن ممكن نبودتنظيم قشر زمين از اين دو لايه نفوذپذير، و نفوذناپذير، با اين فاصله حساب شده، از نشانههاى قدرت او است، و جالب اين كه: گاهى به صورت لايههاى متعدد، نفوذپذير و نفوذناپذير روى هم قرار گرفته، كه در حفر