اساسىترين نقش را در پيروزى حكومت اسلامى ايفا كرد، و به همين دليل پايه و سرآغاز تاريخ اسلامى شد، در هر زمان ديگر نيز از اهميت فوقالعادهاى برخوردار است كه: از يكسو، مؤمنان را از تسليم در برابر فشار و خفقان محيط بازمىدارد، و از سوئى ديگر، عامل صدور اسلام به نقاط مختلف جهان است.
قرآن مجيد، مىگويد: «به هنگام قبض روح ظالمان و مشركان، فرشتگان قبض روح، مىپرسند: شما در چه حال بوديد؟ در جواب مىگويند: ما مستضعف بوديم و در سرزمين خود تحت فشار، ولى فرشتگان به آنها پاسخ مىدهند: مگر سرزمين الهى پهناور نبود؟ چرا مهاجرت نكرديد؟ جايگاهشان جهنم است و چه جايگاه بدى است» (إِنَّ الَّذِينَ تَوَفَّاهُمُ الْمَلائِكَةُ ظالِمِي أَنْفُسِهِمْ قالُوا فِيمَ كُنْتُمْ قالُوا كُنَّا مُسْتَضْعَفِينَ فِي الْأَرْضِ قالُوا أَ لَمْ تَكُنْ أَرْضُ اللَّهِ واسِعَةً فَتُهاجِرُوا فِيها فَأُولئِكَ مَأْواهُمْ جَهَنَّمُ وَ ساءَتْ مَصِيراً). «1»
اين، به خوبى نشان مىدهد كه فشار و خفقان محيط در آنجا كه امكان هجرت وجود دارد، به هيچوجه در پيشگاه خدا عذر نيست. «2»
و از آنجا كه «هجرت» معمولًا همراه با مشكلات فراوانى در جنبههاى مختلف زندگى است، چهارمين دستور را درباره «صبر و استقامت» به اين صورت بيان مىكند: «صابران و شكيبايان اجر و پاداش خود را بىحساب دريافت مىدارند» «إِنَّما يُوَفَّى الصَّابِرُونَ أَجْرَهُمْ بِغَيْرِ حِسابٍ». «3»
تعبير به «يُوَفَّى» كه از ماده «وَفْى» (بر وزن وحى) و به معنى اعطاء كامل است، از يكسو، و تعبير «بِغَيْرِ حِسابٍ» از سوى ديگر، نشان مىدهد: صابران با