وظائف نبوت را انجام دهد، و اين با مسأله ذبح، سازگار نيست.
جالب اين است كه: در اينجا بار ديگر به عظمت مقام صالحان برخورد مىكنيم، كه در توصيف اسحاق عليه السلام مىفرمايد: «مىبايست پيامبر شود و از صالحان گردد» و چه والاست مقام صالحان در پيشگاه خداوند بزرگ!.
***
و در آخرين آيه، سخن از بركتى در ميان است كه خدا به ابراهيم عليه السلام و فرزندش «اسحاق» عليه السلام ارزانى داشت، مىفرمايد: «ما به او و اسحاق بركت داديم» «وَ بارَكْنا عَلَيْهِ وَ عَلى إِسْحاقَ».
اما بركت در چه چيز؟ توضيحى براى آن داده نشده، و مىدانيم، معمولًا هنگامى كه فعلى به صورت مطلق مىآيد، و قيد و شرطى در آن نيست، معنى عموم را مىرساند، بنابراين، بركت در همه چيز را شامل مىشود: در عمر و زندگى، در نسلهاى آينده، در تاريخ و مكتب و در همه چيز.
اصولًا «بركت» در اصل از «برك» (بر وزن درك) به معنى سينه شتر است، و هنگامى كه شتر سينه خود را بر زمين مىافكند، همين ماده در مورد او به كار مىرود (بَرَكَ الْبَعِيْرُ).
و تدريجاً اين ماده، در معنى ثبوت و دوام چيزى به كار رفته است، بركه آب را نيز از آن جهت «بركه» گويند كه آب در آن ثابت است، و مبارك را از اين نظر «مبارك» مىگويند كه خير آن باقى و برقرار است.
از اينجا روشن مىشود: آيه مورد بحث، اشاره به ثبوت و دوام نعمتهاى الهى، بر ابراهيم و اسحق عليهما السلام (و خاندانشان) مىباشد، و يكى از بركاتى كه خداوند بر ابراهيم و اسحاق عليهما السلام داد، اين بود كه تمام انبياى «بنى اسرائيل» از دودمان اسحاق عليه السلام به وجود آمدند، در حالى كه پيامبر بزرگ اسلام صلى الله عليه و آله از دودمان