طورى كه الآن نقشههائى را توانستهاند از اين سد عظيم و محل عبور آب، و مجارى باغستانهاى سمت چپ و راست، و ساير خصوصيات آن تنظيم كنند. «1»
*** 3- نكات مهم عبرت در يك داستان كوتاه
قرار گرفتن داستان قوم «سبأ» بعد از سرگذشت «سليمان» عليه السلام در قرآن مجيد مفهوم خاصى دارد:
1- داود و سليمان پيامبران بزرگى بودند كه حكومت عظيمى تشكيل دادند، و تمدن درخشانى به وجود آوردند، اما با وفات داود عليه السلام و سليمان عليه السلام اين تمدن رو به افول نهاد، قوم «سبأ» نيز تمدن عظيمى بر پا كردند، كه با در هم شكستن سد «مأرب» متلاشى شد.
جالب اين كه، طبق روايات، عصاى سليمان عليه السلام را «موريانهاى» خورد، و سد عظيم «مأرب» را «موش صحرائى» سوراخ كرد، تا اين انسان مغرور بداند مواهب مادى هر چند عظيم باشد و خيرهكننده، گاه با يك نسيم در هم مىريزد و به وسيله يك حشره يا يك حيوان كوچك زير و رو مىشود، تا آگاهان به آن دل نبندند، مؤمنان اسير آن نشوند، و مغروران از مستى غرور به هوش آيند، و راه استكبار و ظلم و ستم پيش نگيرند.
2- از اين كه بگذريم، در اينجا دو چهره تمدن باشكوه ديده مىشود، كه يكى رحمانى بود و ديگرى سرانجام شيطانى شد، اما نه آن ماند و نه اين! و هر دو رو به فنا رفتند.
3- اين نكته نيز قابل توجه است كه: مغروران قوم «سبأ» كه نمىتوانستند تودههاى جمعيت را در كنار خود ببينند، و خيال مىكردند بايد ميان