نيك است، و اگر به «سايه» فىء گفته مىشود به خاطر اين است كه حالت برگشت دارد، سپس، مىافزايد: به اموال بى دردسر نيز «فىء» مىگويند، چون با تمام حسنى كه دارد، باز هم مثل سايه عارضى و از بين رفتنى است!
درست است كه: در غنائم جنگى گاهى دردسر فراوان است، ولى از آنجا كه باز با مقايسه با اموال ديگر، دردسر كمترى دارد، و گاه اموال هنگفتى در يك حمله به دست مىآيد، «فىء» به آن اطلاق شده است.
در اين كه: اين حكم در مورد كداميك از همسران پيامبر صلى الله عليه و آله مصداق داشته؟
بعضى از مفسران گفتهاند: يكى از زنان پيامبر صلى الله عليه و آله به نام «ماريه قبطيه» از غنائم، و دو همسر ديگر به نام «صفيه» و «جويريه» از انفال بوده كه پيامبر صلى الله عليه و آله آنها را از قيد بردگى آزاد كرد، و به همسرى خود پذيرفت، و اين خود جزئى از برنامه كلى اسلام، براى آزادى تدريجى بردگان و باز گرداندن شخصيت انسانى به آنها بوده است.
3- «دختران عموى تو و دختران عمهها و دختران دائى تو و دختران خالههائى كه با تو مهاجرت كردهاند، اينها نيز بر تو حلالند» «وَ بَناتِ عَمِّكَ وَ بَناتِ عَمَّاتِكَ وَ بَناتِ خالِكَ وَ بَناتِ خالاتِكَ اللَّاتِي هاجَرْنَ مَعَكَ».
به اين ترتيب، از ميان تمام بستگان تنها ازدواج با دخترعموها و عمهها و دختر دائىها و دختر خالهها با قيد اين كه: با پيامبر صلى الله عليه و آله مهاجرت كرده باشند مجاز و مشروع بوده است.
انحصار در اين چهار گروه، روشن است، ولى قيد مهاجرت به خاطر آنست كه در آن روز، هجرت دليل بر ايمان بوده، و عدم مهاجرت دليل بر كفر، و يا به خاطر اين كه: هجرت امتياز بيشترى به آنها مىدهد، و هدف در آيه بيان زنان با شخصيت و با فضيلت است كه مناسب همسرى پيامبر صلى الله عليه و آله مىباشند.