نيازش را از آن زن به سر آورد (و از او جدا شد) ما او را به همسرى تو در آورديم تا مشكلى براى مؤمنان در ازدواج با همسران پسرخواندههايشان- هنگامى كه طلاق گيرند- نباشد؛ و فرمان خدا انجام شدنى است (و سنت غلط تحريم اين زنان بايد شكسته شود).
38- هيچگونه منعى بر پيامبر در آنچه خدا بر او واجب كرده نيست، اين سنت الهى در مورد كسانى كه پيش از اين بودهاند نيز جارى بوده؛ و فرمان خدا روى حساب و برنامه دقيقى است!
شأن نزول:
آيات فوق- به گفته غالب مفسران و مورخان اسلامى- در مورد داستان ازدواج «زينب بنت جحش» (دختر عمه پيامبر گرامى اسلام صلى الله عليه و آله) با «زيد بن حارثه» برده آزاد شده پيامبر صلى الله عليه و آله نازل شده است.
ماجرا از اين قرار بود كه: قبل از زمان بعثت و بعد از آن كه «خديجه» با پيامبر صلى الله عليه و آله ازدواج كرد، «خديجه» بردهاى به نام «زيد» خريدارى نمود كه بعداً آن را به پيامبر صلى الله عليه و آله بخشيد، و پيامبر صلى الله عليه و آله او را آزاد فرمود، و چون طائفهاش او را از خود راندند، پيامبر صلى الله عليه و آله نام «فرزند خود» بر او نهاد و به اصطلاح او را «تَبَنِّى» كرد.
بعد از ظهور اسلام «زيد» مسلمانى مخلص و پيشتاز شد، و موقعيت ممتازى در اسلام پيدا كرد، و چنان كه مىدانيم سرانجام يكى از فرماندهان لشكر اسلام در جنگ «موته» شد كه در همان جنگ شربت شهادت نوشيد.
هنگامى كه پيامبر صلى الله عليه و آله تصميم گرفت، براى «زيد» همسرى برگزيند از «زينب بنت جحش» كه دختر «اميه» دختر «عبدالمطلب» (دختر عمّهاش) بود، براى او خواستگارى نمود «زينب» نخست چنين تصور مىكرد كه پيامبر صلى الله عليه و آله