افراد را به غير نام پدرانشان بخوانيد، و رسم نادرست «پسرخواندگى» و «پدرخواندگى» را ادامه دهيد، خداوند بر شما نخواهد بخشيد.
بعضى از مفسران گفتهاند: موضوع خطا، شامل مواردى مىشود كه: انسان از روى محبت به كسى مىگويد: پسرم!، يا به خاطر احترام مىگويد: پدرم!.
البته اين سخن، صحيح است كه اين تعبيرات گناه نيست، اما نه به خاطر عنوان خطا، بلكه به خاطر اين كه: اين تعبيرات جنبه كنايه و مجاز دارد و معمولًا قرينه آن همراه آن است، قرآن تعبيرات حقيقى را در اين زمينه نفى مىكند نه مجازى را.
***
آيه بعد به مسأله مهم ديگرى يعنى ابطال «نظام مؤاخات» مىپردازد.
با اين توضيح: هنگامى كه مسلمانان از «مكّه» به «مدينه» هجرت كردند، و اسلام پيوند و رابطه آنها را با بستگان مشركشان كه در مكّه بودند، به كلى بريد پيامبر صلى الله عليه و آله به فرمان الهى، مسأله «عقد اخوت» و پيمان برادرى را در ميان آنها برقرار ساخت.
به اين ترتيب كه ميان «مهاجران» و «انصار» (دو به دو) پيمان اخوت و برادرى منعقد شد، و آنها همچون دو برادر حقيقى از يكديگر ارث مىبردند، ولى، اين يك حكم موقت و مخصوص به اين حالت فوقالعاده بود، هنگامى كه اسلام گسترش پيدا كرد، و ارتباطات گذشته تدريجاً برقرار شد، ديگر ضرورتى براى ادامه اين حكم نبود.
آيه فوق نازل شد و «نظام مؤاخات» را به طورى كه جانشين نسب شود ابطال كرد، و حكم ارث و مانند آن را مخصوص خويشاوندان حقيقى قرار داد.
بنابراين، نظام اخوت و برادرى، هر چند يك نظام اسلامى بود، (بر خلاف