responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : تفسير نمونه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر    جلد : 16  صفحه : 166
بحث مى‌خوانيم.
نخست مى‌گويد: «قارون از قوم موسى بود، اما بر آنها ستم و ظلم كرد» «إِنَّ قارُونَ كانَ مِنْ قَوْمِ مُوسى‌ فَبَغى‌ عَلَيْهِمْ».
علت اين بغى و ظلم، آن بود كه ثروت سرشارى به دست آورده بود، و چون ظرفيت كافى و ايمان قوى نداشت، اين ثروت فراوان او را فريب داد و به انحراف و استكبار كشانيد.
قرآن مى‌گويد: «ما آن قدر اموال و ذخائر و گنج به او داديم كه حمل خزائن او براى يك گروه زورمند، مشكل بود» «وَ آتَيْناهُ مِنَ الْكُنُوزِ ما إِنَّ مَفاتِحَهُ لَتَنُوأُ بِالْعُصْبَةِ أُولِي الْقُوَّةِ».
«مَفاتِح» جمع «مفتح» (بر وزن مكتب) به معنى محلى است كه چيزى را در آن ذخيره مى‌كنند، مانند صندوق‌هائى كه اموال را در آن نگهدارى مى‌نمايند.
به اين ترتيب، مفهوم آيه چنين مى‌شود: «قارون»، آن قدر طلا و نقره و اموال گرانبها و قيمتى داشت كه صندوق آنها را، گروهى از مردان نيرومند به زحمت جابه جا مى‌كردند.
و با توجه به اين كه: «عُصْبَه»، به معنى جماعتى است كه دست به دست هم داده‌اند و نيرومندند، و همچون اعصاب يكديگر را گرفته‌اند، روشن مى‌شود كه حجم جواهرات و اموال گران‌قيمت «قارون» چقدر زياد بوده است (بعضى مى‌گويند «عُصْبَه» به ده نفر تا چهل نفر مى‌گويند).
جمله «تَنُوء» از ماده «نوء»، به معنى قيام كردن با زحمت و سنگينى است، و در مورد بارهاى پروزنى به كار مى‌رود، كه وقتى انسان آن را حمل مى‌كند، از سنگينى او را به اين طرف و آن طرف، متمايل مى‌سازد!
آنچه در بالا در مورد تفسير «مفاتيح» گفتيم، چيزى است كه گروه عظيمى از


نام کتاب : تفسير نمونه نویسنده : مكارم شيرازى، ناصر    جلد : 16  صفحه : 166
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست