ساكن مىپنداريم با سرعت زياد، در حركتند، مسلماً حركت كوهها بدون حركت زمينهاى ديگر كه به آنها متصل است معنى ندارد، و به اين ترتيب معنى آيه چنين مىشود كه: زمين با سرعت حركت مىكند همچون حركت ابرها!
طبق محاسبات دانشمندان امروز، سرعت سير حركت زمين به دور خود نزديك به 30 كيلومتر در هر دقيقه است، و سرعت سير آن در حركت انتقالى به دور آفتاب از اين هم بيشتر است.
اما چرا قرآن «كوهها» را مركز بحث قرار داده، شايد به اين جهت است كه كوهها از نظر سنگينى و وزن و پا بر جائى ضربالمثلند و براى تشريح قدرت خداوند نمونه بهترى محسوب مىشوند، جائى كه كوهها با اين عظمت و سنگينى به فرمان خدا (همراه زمين) حركت كنند، قدرت او بر هر چيز به ثبوت مىرسد.
به هر حال، آيه فوق از معجزات علمى قرآن است؛ زيرا مىدانيم: نخستين دانشمندانى كه حركت كره زمين را كشف كردند، «گاليله» «ايتاليائى» و «كپرنيك» «لهستانى» بودند كه در اواخر قرن 16 و اوائل قرن 17 ميلادى اين عقيده را برملا ساختند، هر چند ارباب كليسا شديداً آنها را محكوم كرده و تحت فشار گذاشتند!.
ولى قرآن مجيد حدود يك هزار سال قبل از آنها، پرده از روى اين حقيقت برداشت، و حركت زمين را به صورت فوق، به عنوان يك نشانه توحيد مطرح ساخت.
بعضى از فلاسفه اسلامى در عين قبول تفسير دوم، يعنى اشاره به حركت كوهها در اين جهان، آيه را ناظر به «حركت جوهرى» اشياء دانستهاند و آن را