گرچه هر دو معنى با آيه فوق متناسب است، اما با توجه به ملامت و سرزنش حضرت صالح، معنى اول مناسبتر به نظر مىرسد.
از مجموع اين آيات، با مقايسه به صفاتى كه در آيات گذشته درباره قوم عاد گفته شد، چنين استفاده مىشود: قوم عاد بيشتر بر «خودخواهى»، «مقامپرستى» و «خودنمائى» تكيه داشتند، در حالى كه قوم ثمود، بيشتر اسير شكم، و زندگى مرفه و پرناز و نعمت بودند، ولى، هر دو در يك سرنوشت شوم اشتراك پيدا كردند كه دعوت انبياء را براى بيرون آمدن از زندان «خودپرستى» و رسيدن به «خدا پرستى» زير پا گذاشتند، و به كيفر اعمالشان رسيدند.
***
حضرت صالح عليه السلام بعد از ذكر اين انتقادها به بخش سوم از سخنانش پرداخته و به آنها هشدار مىدهد:
«از مخالفت فرمان خدا بپرهيزيد و مرا اطاعت كنيد» «فَاتَّقُوا اللَّهَ وَ أَطِيعُونِ».
***
«و فرمان مسرفان را اطاعت نكنيد» «وَ لا تُطِيعُوا أَمْرَ الْمُسْرِفِينَ».
***
«همانها كه در زمين فساد مىكنند و هرگز اصلاح نمىكنند» «الَّذِينَ يُفْسِدُونَ فِي الأَرْضِ وَ لا يُصْلِحُونَ».
***
نكته:
رابطه اسراف و فساد در ارض
مىدانيم: اسراف، همان تجاوز از حدّ قانون آفرينش و قانون تشريع است،