پروردگار عالميان است!
146- آيا شما تصور مىكنيد هميشه در نهايت امنيت در نعمتهائى كه اينجاست مىمانيد.
147- در اين باغها و چشمهها!
148- در اين زراعتها و نخلهائى كه ميوههايش شيرين و رسيده است؟!
149- و از كوهها خانههائى مىتراشيد، و در آن به عيش و نوش مىپردازيد!
150- پس از خدا بترسيد و مرا اطاعت كنيد!
151- و فرمان مسرفان را اطاعت نكنيد!
152- همانها كه در زمين فساد مىكنند و اصلاح نمىكنند»!
تفسير:
از مسرفان مفسد اطاعت نكنيد پنجمين بخش از داستان انبياء كه در اين سوره آمده، سرگذشت فشرده و كوتاهى از قوم «ثمود» و پيامبرشان «صالح» عليه السلام است كه در سرزمينى به نام «وادى القرى» ميان «مدينه» و «شام» مىزيستند، و زندگى مرفهى داشتند اما بر اثر سركشى و طغيان، چنان از ميان رفتند كه امروز اثرى از آنها باقى نيست.
سرآغاز اين داستان، كاملًا شبيه داستان «قوم عاد» و «نوح» است، و نشان مىدهد: چگونه تاريخ تكرار مىگردد، مىفرمايد: «قوم ثمود رسولان خدا را تكذيب كردند» «كَذَّبَتْ ثَمُودُ الْمُرْسَلِينَ».
چرا كه همه دعوت واحدى داشتند و تكذيب پيامبرشان صالح عليه السلام، در حقيقت تكذيب همه رسولان بود.
***
بعد از ذكر اين اجمال، به تفصيل پرداخته، مىگويد: «در آن هنگام كه برادر