است كه با پيشرفت علم اين حقيقت روز به روز آشكارتر مىشود.
***
در آيه بعد، به عنوان تأكيد و تصريح بيشتر، مىفرمايد: «در اين خلقت گياهان ارزشمند، نشانه روشنى بر وجود خدا است» «إِنَّ فِي ذلِكَ لَآيَةً».
آرى، توجه به اين واقعيت كه اين خاك ظاهراً بى ارزش، با داشتن يك تركيب معين، مبدأ پيدايش انواع گلهاى زيبا، درختان پر ثمر و ميوههاى رنگارنگ با خواص كاملًا متفاوت است، بيانگر نهايت قدرت خدا است، اما اين كوردلان آنچنان غافل و بىخبرند كه اين گونه آيات الهى را مىبينند، باز هم در غفلتند؛ چرا كه كفر و لجاج در قلب آنها رسوخ كرده، لذا، در پايان آيه مىفرمايد:
«اكثر آنها هرگز مؤمن نبودهاند» «وَ ما كانَ أَكْثَرُهُمْ مُؤْمِنِينَ».
يعنى اين بى ايمانى همچون يك صفت راسخ در آنها شده، و چه جاى تعجب، كه از اين آيات بهره نگيرند؛ زيرا قابليت محل نيز از شرائط اصلى تأثير است همان گونه كه در مورد قرآن مىخوانيم: هُدىً لِلْمُتَّقِيْنَ: «مايه هدايت پرهيزكاران است». «1»
***
در آخرين آيه مورد بحث، با تعبيرى كه هم نشانه تهديد است و هم تشويق، هم بيم است و هم اميد، مىفرمايد: «پروردگار تو عزيز و رحيم است» «وَ إِنَّ رَبَّكَ لَهُوَ الْعَزِيزُ الرَّحِيمُ».
«عزيز» به معنى قدرتمندى است كه شكست ناپذير است، هم توانائى بر ارائه آيات بزرگ دارد، و هم در هم كوبنده تكذيب كنندگان است، ولى با اين حال «رحيم» است و رحمت واسعهاش همه جا را فرا گرفته، و بازگشت جدى به سوى او در يك لحظه كوتاه كافى است كه تمام نظر لطف او را متوجه انسان سازد و بر گناهان گذشتهاش قلم عفو كشد.