خدمات ابراهيم عليه السلام و قسمت قابل توجهى از خواستهها و تقاضاهاى او كه جامع جنبههاى مادى و معنوى بود مورد بررسى قرار گرفت.
از مجموع اين بحثها به خوبى استفاده شد كه اين پيامبر بزرگ، مىتواند يك الگو و اسوه براى همه حق طلبان جهان باشد، و مكتب او به عنوان يك مكتب انسانساز مورد استفاده همگان قرار گيرد.
بر اساس همين مطلب، در نخستين آيه مورد بحث چنين مىفرمايد: «چه كسى- جز افرادى كه خود را به سفاهت افكندهاند- از آئين پاك ابراهيم روىگردان خواهد شد»؟ «وَ مَنْ يَرْغَبُ عَنْ مِلَّةِ إِبْراهيمَ إِلَّا مَنْ سَفِهَ نَفْسَهُ».
آيا اين سفاهت نيست كه انسان، آئينى را با اين پاكى و درخشندگى رها كند و در بيراهههاى شرك، كفر و فساد، گام بگذارد؟
آئينى كه با روح و فطرت انسان آشنا و سازگار است، و با عقل و خرد هماهنگ.
آئينى كه هم آخرت در آن است، و هم دنيا را، رها كرده و به سراغ برنامههائى برود كه دشمن خرد و مخالف فطرت و تباهكننده دين و دنيا است.
پس از آن، اضافه مىكند: «ما ابراهيم را (به خاطر اين امتيازات بزرگش) برگزيديم و او در جهان ديگر از صالحان است» «وَ لَقَدِ اصْطَفَيْناهُ فِي الدُّنْيا وَ إِنَّهُ فِي الآْخِرَةِ لَمِنَ الصَّالِحينَ».
آرى، ابراهيم عليه السلام، برگزيده خدا و سر سلسله صالحان است، و به همين دليل، بايد «اسوه» و «قدوه» باشد.
***
آيه بعد به عنوان تأكيد، به يكى ديگر از ويژگىهاى صفات برگزيده ابراهيم عليه السلام كه در واقع ريشه بقيه صفات او است اشاره كرده مىفرمايد: